«کرسی کرامت» در روز قیامت
رسول خدا صلی الله علیه و آله: ای علی، وقتی روز قیامت شود تو را سوار بر محملی از نور و در حالی که تاجی با چهار کنگره بر سر داری و روی آن نوشته شده است «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله»، میآورند و کلیدهای
رسول خدا صلی الله علیه و آله: ای علی، وقتی روز قیامت شود تو را سوار بر محملی از نور و در حالی که تاجی با چهار کنگره بر سر داری و روی آن نوشته شده است «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله»، میآورند و کلیدهای
ام سلمه: علی علیهالسلام به همراه بلال به دنبال ردّ پای رسول خدا رفتند؛ وقتی به کوه رسیدند ردّ پا قطع شد. در آنجا پیرمردی را دیدند که به عصا تکیه داده بود و عبایی بر شانه داشت و ظاهرش شبیه چوپانها بود. امام علی فرمود: ای بلال، بنشین تا
ابن عباس: من و رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی بن أبی طالب علیهالسلام در صحن کعبه بودیم که شخصی درشتاندام و شبیه فیل جلو آمد؛ رسول خدا آب دهان انداخت و فرمود: لعنت بر تو! امام علی عرض کرد: یا رسول الله، آن چیست؟ فرمود: او
جابر بن عبدالله انصاری: به همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله در «منی» بودیم که نگاهمان به مردی افتاد که متضرّعانه به رکوع و سجده میرفت. عرض کردیم: یا رسول الله، چه نماز خوبی میخواند! فرمود: او همانی است که پدرتان را از بهشت بیرون کرد! علی علیه
امام صادق علیه السّلام: امیرالمؤمنین علیه السّلام بر بالای منبر کوفه خطبه میخواند و مردم اطراف آن حضرت بودند؛ اژدهایی آمد و مردم از او ترسیدند. امام علی فرمود: راه را برای او باز کنید؛ اژدها جلو آمد و از منبر بالا رفت و پاهای امام علی را بوسید و
سعد بن أبی وقّاص: در صحن کعبه همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم که از سمت رکن یمانی موجودی بزرگ شبیه به یک فیل بسیار تنومند به سوی ما آمد؛ رسول خدا آب دهان به طرفش انداخت و فرمود: خوار و ذلیل شدی! امیرالمؤمنین علیه السّلام برخاست
انس بن مالک: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه علی بن أبی طالب علیه السّلام جلوی خانه نشسته بود؛ پیرمردی به سمت آنها آمد و به رسول خدا سلام کرد و رفت. پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین فرمود: این پیرمرد را میشناسی؟ عرض کرد: خیر! فرمود: او
امام باقر علیه السّلام: امیرالمؤمنین علیه السّلام روی منبر بود که اژدهایی وارد مسجد شد، مردم قصد کشتنش را داشتند ولی امام علی آنها را از این عمل نهی کرد؛ آنها پذیرفتند و اژدها به راه خود ادامه داد تا به منبر رسید؛ سرش را بلند نمود و به امام
بریده اسلمی: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خطاب به علی علیهالسلام فرمود: خدا در هفت جا، تو را با من همراه کرد. پیامبر آن هفت محل را نام برد و وقتی به وادی دوم رسید، فرمود: جبرئیل پیش من آمد و من را به آسمان برد و گفت: برادرت کجاست؟ گفتم: او
ابورافع: زمانی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، [ابلاغ] سوره برائت [در اجتماع مشرکان در مکه] را به ابوبکر سپرد، خداوند به او وحی کرد: «کسی را که چندین بار با او نجوا کردهام رها میکنی و کسی را میفرستی که با او این کار را نکردهام؟!» پیامبر اکرم هم کسی را