عطایای ویژه

همه این‌ها را خدا به من بخشیده

امام صادق علیه‌السلام: فضیلت و بزرگی امیرالمؤمنین علیه‌السلام در این است که هر چه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آورده، او به آن عمل کرد و از هر چه نهی کرد آن را انجام نداد. هر فضیلتی که برای پیامبر هست، برای او هم هست به جز اینکه پیامبر برتر از همه موجودات

ادامه مطلب»

کینه‌ای از یمن تا مدینه

عمرو بن شاس أسلمی: در فتح یمن همراه علی علیه‌السلام بودم. او در آن سفر به من ظلم کرد، به طوری که کینه او را به دل گرفتم. وقتی برگشتم، از او در مسجدالنبی بسیار بدگویی کردم. این خبر به گوش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله رسید. صبح روز بعد که به مسجد

ادامه مطلب»

نتیجه آزار به خدا و پیامبر(ص)

عمران بن حصین، ابن عباس و بُریده اسلمی: در بین غنائم جنگی، کنیزی نظر علی علیه‌السلام را به خود جلب کرد و خواست که او را بخرد. حاطب بن أبی بلتعه و بریده أسلمی با او وارد مزایده شدند و وقتی قیمت آن کنیز به قیمت مناسب آن روز رسید،

ادامه مطلب»

با من چه کار دارید؟!

سعد بن أبی وقّاص: من و دو نفر دیگر در مسجد بودیم و از علی بدگویی می‌کردیم. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله عصبانی به سوی ما آمد و فرمود: با من چه کار دارید؟! بعد دو بار فرمود: هر کس علی علیه‌السلام را آزار دهد، قطعاً مرا آزار داده است!

ادامه مطلب»

تو پیامبر(ص) را آزار دادی

عمر خطاب: در حالی که در حق علی علیه‌السلام ظلم می‌کردم، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله من را دید و گفت: ای عمر، تو من را آزار دادی! عرض کردم: پناه می‌برم به خدا از اینکه رسول خدا را آزار بدهم! ایشان فرمود: تو علی را اذیت کردی و هرکس علی را آزار

ادامه مطلب»

دشنام اجباری!

امیرمؤمنان علی علیه‌السلام بر منبر کوفه خطبه خواند و فرمود: به زودی به شما دستور می‌دهند به من دشنام بدهید و سرتان در این راه بریده خواهد شد! اگر شما را وادار به دشنام دادن به من کردند، به من دشنام دهید و اگر گفتند از من اعلام بیزاری کنید،

ادامه مطلب»

چقدر مردم به علی(ع) دروغ می‌بندند!

مسعدة بن صدقه: به امام صادق علیه‌السلام گفته شد: مردم نقل می‌کنند که علی علیه‌السلام بر منبر کوفه این‌گونه فرموده است: «ای مردم، شما را دعوت می‌کنند به من دشنام دهید، در این زمان به من دشنام دهید؛ و بعد از آن به اعالم بیزاری از من دعوت می‌شوید، در

ادامه مطلب»

سخنی که پیامبر(ص) را از خواب پراند!

زرّ بن حُبَیش: جمعی از اهالی قریش در مسجدالنبی بودند و پشت سر علی بن أبی طالب بدگویی می‌کردند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هم در خانه یکی از همسرانش در خواب قیلوله بود. وقتی بدگویی آنان در خانه بازگو شد، آن حضرت از خواب بلند شد و در حالی که لباس

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات