سعد بن أبی وقّاص: در صحن کعبه همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم که از سمت رکن یمانی موجودی بزرگ شبیه به یک فیل بسیار تنومند به سوی ما آمد؛ رسول خدا آب دهان به طرفش انداخت و فرمود: خوار و ذلیل شدی!

امیرالمؤمنین علیه السّلام برخاست و فرمود: این چیست یا رسول الله؟ فرمود: واقعا او را نمی‌شناسی؟ عرض کرد: خدا و رسول او آگاه‌ترند؛ فرمود: این ابلیس است! ایشان بلند شد و پیشانی ابلیس را گرفت و او را بلند کرد و به پیامبر عرض کرد: آیا او را به قتل برسانم؟! فرمود: مگر نمی‌دانی تا زمانی مشخص به او مهلت داده شده است! ابلیس دست علی علیه السّلام را گرفت و ایستاد و گفت: من به تو کاری ندارم ای پسر ابوطالب! به خدا سوگند هر کس از تو نفرت داشته باشد در نطفه‌اش با پدر او شریک بوده‌ام.

متن عربی

عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ: بَيْنَا نَحْنُ بِفِنَاءِ الْكَعْبَةِ وَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مَعَنَا إِذْ خَرَجَ عَلَيْنَا مِمَّا يَلِي الرُّكْنَ الْيَمَانِيَّ شَيْ‏ءٌ عَظِيمٌ كَأَعْظَمِ مَا يَكُونُ مِنَ الْفِيَلَةِ فَتَفَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ قَالَ لُعِنْتَ أَوْ خَزِيتَ شَكَّ سَعْدٌ فَقَامَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ قَالَ مَا هَذَا يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَ وَ مَا تَعْرِفُهُ يَا عَلِيُّ قَالَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ هَذَا إِبْلِيسُ فَوَثَبَ عَلِيٌّ مِنْ مَكَانِهِ وَ أَخَذَ بِنَاصِيَتِهِ وَ جَذَبَهُ عَنْ مَكَانِهِ ثُمَّ قَالَ أَقْتُلُهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَ وَ مَا عَلِمْتَ يَا عَلِيُّ أَنَّهُ قَدْ أُجِّلَ إِلَى الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ فَجَذَبَهُ مِنْ يَدِهِ وَ وَقَفَ وَ قَالَ مَا لِي وَ مَا لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ اللَّهِ مَا يُبْغِضُكَ أَحَدٌ إِلَّا وَ قَدْ شَارَكْتُ أَبَاهُ فِيهِ‏.

منابع
image_pdf
بحارالانوار/10/171/39
الیقین/264

مجالس
0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

دسترسی سریع

دسته بندی روایات