اداری

اسم پدرت را اشتباه گفتی!

معاویة بن جریر حضرمی: علی علیه السلام در حال بازدید از سپاهیان بود. ابن ملجم نزد او آمد. ایشان از اسم و نسبش پرسید و [او به گونه‌ای پاسخ داد که]  به کسی غیر از پدرش منتهی شد! امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: دروغ گفتی! [او نیز گفته خود را اصلاح کرد

ادامه مطلب»

در ساحل فرات، صبور باش

یحیی حضرمی: وقتی امیرالمؤمنین به سوی صفین می رفت و به سرزمین نینوا رسید، صدا زد: ای ابا عبدالله، در ساحل فرات صبور باش. گفتم: منظور چیست؟ ایشان قتلگاه حسین علیه السلام در بلندی‌های نینوا را نشان داد.

ادامه مطلب»

به دشمن علی(ع) رحم نمی‌کنم

جبرئیل نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای محمّد، خدای علیّ اعلی تو را سلام می‌رساند و می‌گوید: محمّد نبیِّ رحمت من و علی اقامه کننده حُجت من است. هرکس او را دوست بدارد را عذاب نمی‌کنم هرچند مرا نافرمانی کرده باشد، و بر هرکس که

ادامه مطلب»

تفسیر سبحان‌الله چیست؟!

یزید بن اصم: مردی از عمر بن خطاب پرسید: ای امیرمؤمنان تفسیر «سبحان الله» چیست؟ عمر گفت: پشت این دیوار کسی است که اگر سؤال شود پاسخ خواهد داد و اگر سکوت کنی شروع به سخن گفتن خواهد کرد. مرد به آنجا رفت و علی بن ابی طالب را یافت.

ادامه مطلب»

صبر مثل سر برای بدن است

امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد مسجد شد و ناگهان دید که مردی ناراحت در آستانه در مسجد نشسته است، به او فرمود: چه شده است؟ گفت: ای امیرالمؤمنین پدر و برادرم را از دست داده ام و می ترسم که زهله ام به خاطر مصیبت وارده بر من پاره شود! حضرت به

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات