جابر بن عبدالله انصاری: به امام باقر علیه‌السلام عرض کردم: ای پسر رسول خدا(ص)، گروهی معتقدند که خدای تبارک و تعالی امامت را در نسل حسن(ع) و حسین(ع) قرار داده است. ایشان پاسخ داد: به خدا قسم دروغ گفتند! مگر نشنیده‌اند که خدای متعال فرموده است: «وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقیَةً فی عَقِبِهِ»{خدا آن را در نسل او ادامه داد}(زخرف/28)؟! با توجه به این آیه، آیا آن را در نسلی غیر از نسل حسین علیه‌السلام قرار داده است؟! بعد فرمود: ای جابر، تنها کسانی امام هستند که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به امامت آنان تصریح فرمود. همان کسانی که پیامبر خدا(ص) درباره آن‌ها فرمود: در معراج، نام‌های آنان را که بر پایه عرش با نور نوشته شده بود، دیدم؛ دوازده نام بودند. از جمله: علی(ع) و دو فرزند او(ع)، علی(ع)، محمّد(ع)، جعفر(ع)، موسی(ع)، علی(ع)، محمّد(ع)، علی(ع)، حسن(ع) و حجّت قائم(عج). اینها امامان برگزیده و طاهر اهل‌بیت(ع) هستند. به خدا قسم، هرکس غیر از ما ادّعای امامت کند، خدای تبارک و تعالی او را با ابلیس و سربازانش محشور می‌کند.

ایشان آهی کشید و ادامه داد: خدا حق این اُمّت را رعایت نکند، چون آن‌ها حق پیامبرشان را رعایت نکردند. به خدا قسم، اگر حق را به اهلش واگذار کرده بودند، هیچ کس درباره خدا با کسی دیگر دچار اختلاف نمی‌شد. بعد این اشعار را فرموند:

یهودیان به خاطر دوست داشتن پیامبرشان، از سختی‌های حوادث روزگار در امان ماندند

ولی مؤمنین به خاطر دوستی آل محمّد(ع)، در گشه و کنار جهان به آتش انداخته می‌شوند.

عرض کردم: سرورم، آیا امامت برای شما نیست؟ فرمود: بله که هست!

عرض کردم: پس چرا از حق خودتان گذشتید، در حالی که خدا می‌فرماید: «وَ جاهِدواْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُم»{در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید}(حج/78). حضرت جواب دادند: پس چرا امیرالمؤمنین(ع) وقتی یاوری نداشت از حق خود گذشت؟ مگر نشنیده‌ای خدای متعال ضمن داستان لوط(ع) فرموده است: «قالَ لَوْ أنَّ لی بِکُمْ قُوَّةً أوْ آوی إلی رُکْنٍ شَدیدٍ»{لوط گفت: کاش برای مقابله با شما قدرتی داشتم یا به تکیه‌گاهی استوار پناه می‌بردم.}(هود/80)، و در داستانی از نوح(ع) می‌فرماید: «فَدَعا رَبَّهُ أنّی مَغْلوبٌ فَانتَصِر»{نوح پروردگارش را صدا زد و گفت من مغلوب شدم، به داد من برس!}(قمر/10)، و در داستان موسی(ع) می‌فرماید: «رَبِّ إنّی لا أمْلِکُ إلّا نَفْسی وَ أخی فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَینَ الْقَوْمِ الْفاسِقینَ»{«پروردگارا! من به جز اختیار خودم و برادرم را ندارم، پس میان ما و میان این قوم نافرمان جدایی بینداز!}(مائده/25)؟! وقتی پیامبران الهی چنین حالی داشته باشند، عذر جانشین پیامبران موجّه‌تر است! ای جابر، امام مانند کعبه است، مردم به سمت او می‌روند نه اینکه او به سمت مردم برود.

متن عربی

عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع): قُلْتُ لَهُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ قَوْماً یقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی عَقِبِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ قَالَ کذَبُوا وَ اللَّهِ أَ وَ لَمْ یسْمَعُوا اللَّهَ تَعَالَى ذِکرُهُ یقُولُ- وَ جَعَلَها کلِمَةً باقِیةً فِی عَقِبِهِ‏ فَهَلْ جَعَلَهَا إِلَّا فِی عَقِبِ الْحُسَینِ(ع) ثُمَّ قَالَ یا جَابِرُ إِنَّ الْأَئِمَّةَ هُمُ الَّذِینَ نَصَّ عَلَیهِمْ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بِالْإِمَامَةِ وَ هُمُ الَّذِینَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لَمَّا أُسْرِی بِی إِلَى السَّمَاءِ وَجَدْتُ أَسَامِیهُمْ مَکتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بِالنُّورِ اثْنَی عَشَرَ اسْماً مِنْهُمْ عَلِی وَ سِبْطَاهُ وَ عَلِی وَ مُحَمَّدٌ وَ جَعْفَرٌ وَ مُوسَى وَ عَلِی وَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِی وَ الْحَسَنُ وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ فَهَذِهِ الْأَئِمَّةُ مِنْ اهل‌بیت الصَّفْوَةِ وَ الطَّهَارَةِ وَ اللَّهِ مَا یدَّعِیهِ‏ أَحَدٌ غَیرُنَا إِلَّا حَشَرَهُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى مَعَ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ ثُمَّ تَنَفَّسَ(ع)‏ وَ قَالَ لَا رَعَى اللَّهُ حَقَّ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَإِنَّهَا لَمْ تَرْعَ حَقَّ نَبِیهَا أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَکوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِی اللَّهِ تَعَالَى اثْنَانِ ثُمَّ أَنْشَأَ(ع) یقُولُ:
إِنَّ الْیهُودَ لِحُبِّهِمْ لِنَبِیهِمْ
أَمِنُوا بَوَائِقَ حَادِثِ الْأَزْمَانِ‏
وَ الْمُؤْمِنُونَ بِحُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ
یرْمَوْنَ فِی الآفَاقِ بِالنِّیرَانِ‏
قُلْتُ یا سَیدِی أَ لَیسَ هَذَا الْأَمْرُ لَکمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَلِمَ قَعَدْتُمْ عَنْ حَقِّکمْ وَ دَعْوَاکمْ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى- وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکمْ‏ قَالَ‏ فَمَا بَالُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ حَیثُ لَمْ یجِدْ نَاصِراً أَ وَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ تَعَالَى یقُولُ فِی قِصَّةِ لُوطٍ- قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلى‏ رُکنٍ شَدِیدٍ وَ یقُولُ فِی حِکایةٍ عَنْ نُوحٍ- فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ وَ یقُولُ فِی قِصَّةِ مُوسَى- رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِک إِلَّا نَفْسِی وَ أَخِی فَافْرُقْ بَینَنا وَ بَینَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ‏ فَإِذَا کانَ النَّبِی هَکذَا فَالْوَصِی أَعْذَرُ یا جَابِرُ مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ إِذْ یؤْتَى وَ لَا یأْتِی‏.

منابع
image_pdf
بحارالانوار/226/357/36
کفایة الاثر/246
0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

دسترسی سریع

دسته بندی روایات