نخستین نمازگزاران
ابن عباس: آیه «وَ ارْکَعواْ مَعَ الرّاکِعینَ»{با رکوع کنندگان رکوع کنید}(بقره/43) در شأن رسول خدا و علی بن ابی طالب علیهما السلام به طور خاص نازل گردیده است، چون این دو نخستین نمازگزاران و رکوع کنندگان هستند.
ابن عباس: آیه «وَ ارْکَعواْ مَعَ الرّاکِعینَ»{با رکوع کنندگان رکوع کنید}(بقره/43) در شأن رسول خدا و علی بن ابی طالب علیهما السلام به طور خاص نازل گردیده است، چون این دو نخستین نمازگزاران و رکوع کنندگان هستند.
ابن عباس: شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمود: هرکس خدای متعال را در حالی ملاقات کند که منکر ولایت علی بن أبی طالب علیه السّلام باشد، خدا را در حالی که از او خشمگین است و چیزی از اعمال او را نمیپذیرد دیدار خواهد کرد و هفتاد
[ابن عباس]: آیه «یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذینَ آمَنواْ مَعَهُ نورُهُمْ یَسْعیٰ بَیْنَ أیْدیهِمْ وَ بِأیْمانِهِمْ»{روزی که خدا، پیامبر و مسلمانانِ همراهش را خوار نمیکند و نورشان جلوی رو و در سمت راست و چپشان پَرتوافشانی میکند}(تحریم/8) در حق علی علیهالسلام و یارانش نازل شده است.
ابن ابی الحدید: علی علیهالسلام بعد از وفات مالک اشتر فرمود: خداوند مالک را رحمت کند. او برای من آنگونه بود که من برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم. هنگامی که علی علیهالسلام پنج نفر یعنی معاویه، عمرو بن عاص، ابواعور سلمی، حبیب بن مسلمه و بُسر
ابن عباس درباره آیه «سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدّا»{خداوندِ رحمان، محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد}(مریم/96) گفت: این آیه درباره علی علیهالسلام نازل گردیده است؛ زیرا مسلمانی وجود ندارد که مهر علی در قلبش نباشد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام خطاب به ابن عباس: بعد از نام و یاد خدا و سلام، من تو را در امانت خود شریک کردم و تو را همرازم قرار دادم و هیچکس از افراد خاندانم برای یاری و مددکاری و امانتداری، مثل تو، مورد اعتمادم نبود. اما وقتی که دیدی روزگار بر
ابن عباس: خداوند نطفهای سفید و مکنون آفرید و آن را در صلب آدم قرار داد. سپس آن را از صلب آدم به صلب پسرش شیث منتقل فرمود و از او به صلب أنوش، قینان و به همین صورت خداوند آن را در اصلاب رادمردان و رحمهای پاک زنان جابهجا
ابن عباس: روزی عبدالله بن سلام و جماعتی از یهودیان مسلمان شده به ملاقات رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده و عرض کردند: یا رسول الله؛ خانههای ما دور از اینجاست و جز مسجد جایی برای گفتگو نمییابیم. قوم ما چون دریافتند ما خدا و رسول او را
علی علیه السلام قبل از جنگ جمل، به طلحه و زبیر وقتی اجازه خواستند که به عمره بروند فرمود: به خدا قسم که قصد عمره ندارید بلکه میخواهید به بصره بروید. علی علیه السلام به ابن عباس که خبر اجازه گرفتن آن دو برای عمره را به حضرت داد فرمود:
عبدالله بن عباس در حالی که بر لبه چاه زمزم نشسته بود، از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت نقل میکرد. مردی با چهرهای پیچیده با عمامه وارد شد. هر چه ابن عباس «قال رسول الله» میگفت و روایتی نقل می کرد، آن مرد هم «قال رسول الله»