عبدالله بن عباس

خدا دستور می‌دهد این بادام را باز کنی

عبدالله بن عباس: رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیار گرسنه شد، به همین دلیل، پیش کعبه آمد و به پرده آن چسبید و گفت: ای پروردگار محمّد، بیش از این محمّد را گرسنه نگه ندار! سپس جبرئیل علیه‌السلام با بادامی نازل شد و گفت: ای محمّد، خدای جلّ

ادامه مطلب»

ظرف خرما جواب سوال را داد

ابن عباس: در جمعی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم و آن حضرت در میان ما بود. متوجه شدیم رسول خدا با چشم خود به آسمان اشاره کرد و وقتی نگاه کردیم، متوجه ابری شدیم که به سوی ما می‌آمد. پیامبر به ابر فرمود: جلو

ادامه مطلب»

فرشته‌هایی که از هم سبقت می‌گیرند

ابن عباس: رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد خود بود و جمعی از مهاجران و انصار نزد ایشان بودند که جبرئیل علیه‌السلام بر او نازل شد و گفت: ای محمّد، حضرت حق به تو سلام می‌کند و می‌گوید علی را پیش خود صدا بزن و صورتت را

ادامه مطلب»

یکی‌یکی شمردم تا به سیصد و شصت رسیدم

ابن عباس: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، علی علیه‌السلام را صدا زد و فرمود: بنشین اینجا و مراقب در باش که امروز کسی وارد اینجا نشود، زیرا گروهی از فرشتگان خدا از پروردگارشان اجازه گرفته‌اند که امروز تا شب با من گفت‌وگو کنند. سپس علی بن أبی طالب(ع) کنار در نشست. عمر

ادامه مطلب»

«مواساة» یعنی این!

ابن عباس درباره آیه «إذْ تُصْعِدونَ وَ لا تَلْوونَ عَلیٰ أحَدٍ وَالرَّسولُ یَدْعوکُم»{به یاد آورید زمانی را که در حال فرار از کوه بالا می‌رفتید و به هیچ کس توجه نمی‌کردید و پیامبر، شما را از پشت سرتان صدا می‌کرد.}(آل عمران/153): در جنگ اُحد مردم به سرعت از دور رسول

ادامه مطلب»

تا طلوع فجر بر تو سلام!

ابن عباس در مورد آیات «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرّوحُ فیها بِإذْنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ»{در آن شب فرشتگان با روح، به فرمان پروردگارشان، برای هر کاری که مقرّر شده است فرود می‌آیند. آن شب تا دَمِ صُبح، صلح و سلام است}(قدر/4-5): رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هفت ماه

ادامه مطلب»

فرار ابلیس از ترس علی علیه‌السلام

ابن عباس: در جنگ بدر ابلیس به شکل سراقة بن مالک در آمده بود و سپاه کفار را برای جنگ با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به پیش می‌برد. خداوند متعال به جبرئیل علیه‌السلام دستور داد و او هم به همراه هزار فرشته پیش پیامبر  رفت. جبرئیل سمت راست امیرالمؤمنین قرار گرفت و

ادامه مطلب»

با یاد علی(ع)، می‌خندند و تعجّب می‌کنند

ابن عباس در مورد آیه «وَ لَمّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً إذا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدّون»{هنگامی که از پسر مریم یاد شد، ناگهان قوم تو هلهله درانداختند و اعتراض کردند}( زخرف/57) گفت: جبرئیل در سمت راست پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نشسته بود که امیرالمؤمنین آمد. جبرئیل علیه‌السلام خندید و گفت: ای محمّد، این

ادامه مطلب»

او دحیه کلبی نبود

ابن عباس: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خانه‌اش بود که علی بن أبی طالب، صبح نزد ایشان رفت. آن حضرت دوست داشت که در این کار اولین نفر باشد. وقتی وارد خانه شد متوجه شد که پیامبر در حیاط خانه سر بر دامن دحیة بن خلیفه کلبی گذاشته است. علی علیه‌السلام

ادامه مطلب»

سلامِ سه‌هزار فرشته

ابن عباس: در شب جنگ بدر، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از اطرافیان خود خواست که آب بیاورند. علی علیه‌السلام این مأموریت را قبول کرد و راهی شد، در حالی که شبی سرد و تاریک همراه با باد بود. علی علیه‌السلام با مشک آب خود رفت و وقتی به چاه رسید سطلی

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات