عمر بن خطاب

این سخنان مرا به درد آورد

حارثه بن زید گفت: وقتی عمر بن خطاب به هنگام خلافتش به حج رفت من هم همراهش بودم. شنیدم که به هنگام طواف میگفت: پروردگارا! می‌دانی که به خانه ات آمده‌ام و از پرده پوشی تو آگاه هستم. وقتی مرا دید سخنش را قطع کرد، اما من آن را به

ادامه مطلب»

وعده ما با شما، روز داوری است

حکم بن مروان: در دوران خلافت عمر بن خطاب مشکلی به وجود آمد. عمر بالا و پائین می‌پرید و مضطرب و پریشان گشته بود و نمی‌دانست چگونه آن را حل کند. اطرافش را نگاه کرد و گفت: ای مهاجران و انصار، درباره این مشکل چه می‌گویید؟! گفتند: تو امیرمؤمنان و

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات