سلمان فارسی

همیشه علی(ع) را دوست خواهم داشت

سلمان فارسی: پیوسته علی علیه السّلام را دوست خواهم داشت زیرا که دیده‌‌‌ام رسول خدا صلی الله علیه و آله بر پای او زد و می‌‌‌فرمود: دوستدارت دوستدار من است و دوستدارم دوستدار خداست و دشمنت دشمن من است و دشمن من دشمن خداست.

ادامه مطلب»

دوست دارم مذهب خود را به تو اعلام کنم

کشف الغمه: احمد بن حنبل وارد کوفه شد. در آنجا محدثی بود که اظهار مذهب امامیه می‌کرد و از احوال احمد پرسید که آیا قصد آن ندارد که به پیش من بیاید؟ گفتند: او به آنچه اظهار می‌کنی معتقد نیست، و پیش تو نخواهد آمد مگر این که ساکت شوی!

ادامه مطلب»

عصبانیت امیرالمؤمنین(ع) از تبعیض نژادی

امام صادق علیه‌السلام: جمعی از افراد غیر عرب، پیش  امیرالمؤمنین علیه‌السلام رفتند و گفتند: از دست این اعراب پیش تو شکایت و گلایه داریم. رسول خدا صلی الله علیه و آله غنیمت‌ها را به طورمساوی بین ما و آنها تقسیم می‌کرد، سلمان و بلال و صهیبِ [غیرعرب]  را با [عرب]

ادامه مطلب»

سؤالات رئیس کلیسا از امیرالمؤمنین علیه‌السلام

سلمان فارسی: شخصی به نام جاثلیق که رئیس کلیسایی بود، همراه تعدادی از نصرانی‌ها نزد ابوبکر آمد و در مورد مسائلی سؤال کرد که ابوبکر از پاسخ عاجز شد. عمر گفت: ای نصرانی، دست از این لجاجت بردار وگرنه خونت را مباح می‌شماریم! رئیس کلیسا گفت: ای فلانی، با کسی

ادامه مطلب»

با گریه‌ات اهل آسمان را به گریه انداختی

سلمان، ابوذر و ابن عباس و علی بن ابی طالب علیه السلام: وقتی مکه فتح شد و به هوازن رسیدند، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بر خیز ای علی و به کرامتت نزد خدا بنگر و با خورشید وقتی طلوع کرد صحبت کن. علی علیه السلام برخاست و

ادامه مطلب»

انگار که دهانش پر از سنگ شده باشد!

روزی پیامبر صلی الله علیه و آله  به صحابه خود فرمود: کدام یک از شما تمام عمر را روزه می‌گیرد و شب‌ها را به احیا می‌گذراند و قرآن را ختم می‌کند؟ سلمان عرض کرد: من، یا رسول الله. آنگاه یکی از حاضران به خشم آمد و گفت: سلمان مردی از

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات