ابوبکر

بلند شو به خورشید سلام کن

جابر بن عبدالله و انس بن مالک: گروهی نزد عمر به بدگویی از علی علیه‌السلام پرداختند. سلمان گفت: عمر، آیا فراموش کردی روزی را که ابوبکر، من و ابوذر نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودیم و ایشان فرشی برای ما پهن کرد و هر یک از ما را در گوشه‌ای نشاند

ادامه مطلب»

اصحاب کهف جواب سلام چه کسانی را می‌دهند؟

شریک بن عبدالله: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله امام علی، ابوبکر و عمر را نزد اصحاب کهف فرستاد و فرمود: نزد آن‌ها بروید و سلام مرا به ایشان برسانید. وقتی از نزد آن حضرت بیرون آمدند، ابوبکر به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: آیا می‌دانی آن‌ها کجا هستند؟ فرمود: رسول خدا هیچ‌گاه ما را

ادامه مطلب»

جامی که تسبیح خدا می‌گفت!

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله با ظرفی از بهشت که میوه‌های بسیاری از میوه‌های بهشت در آن بود فرود آمد و آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله داد، ظرف در دست آن حضرت تسبیح و تکبیر و تهلیل گفت؛ سپس پیامبر آن

ادامه مطلب»

انار بهشتی برای وصی پیامبر(ع)

صعصعة بن صوحان: در مدینه بارانی آمد و سپس آسمان صاف شد. پیامبر به همراه ابوبکر به بیابان‌های مدینه رفت. وقتی از شهر خارج شدند، علی علیه‌السلام را در حال بازگشت دیدند. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: آفرین بر دوست نزدیک من! و بعد این آیه

ادامه مطلب»

فقط پاک‌شدگان اجازه دارند

ابو ایّوب انصاری: پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه من بود. جبرئیل علیه‌السلام با جامی نقره‌ای که زنجیری طلا و آبی از رحیق مختوم در آن بود از آسمان نازل شد و آن را به پیامبر داد و پیامبر هم از آن نوشید. بعد، آن را به علی،

ادامه مطلب»

انار بهشتی که ابوبکر از آن نخورد

امام صادق علیه‌السلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله و همراهان ایشان به کوه «ذباب» رسیدند و آن‌جا نشستند. در همین حال، پیامبر سر خود را بلند کرد و ناگهان با اناری آویزان مواجه شد. آن را گرفت و دو نیم کرد. از آن خورد و به علی علیه‌السلام

ادامه مطلب»

خوش به حال این مرد!

حارث أعور: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در میان جمعی از یاران خود بود که فرمود: اکنون علم آدم(ع)، فهم نوح(ع) و حکمت ابراهیم(ع) را به شما نشان می‌دهم. در همان لحظه، فوراً علی علیه‌السلام از راه رسید. ابوبکر عرض کرد: یا رسول الله، آیا یک مرد را با سه پیامبر مقایسه کردی؟!

ادامه مطلب»

هرکس دوست ندارد، به طرف شام برود!

حذیفة بن أسید غفاری: زمانی که صحابه پیامبر به مدینه آمدند، خانه نداشتند و به همین دلیل، در مسجد می‌خوابیدند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به ایشان فرمود: در مسجد نخوابید، زیرا ممکن است در آن محتلم شوید. در نتیجه، آنها خانه‌هایی در اطراف مسجد ساختند و درهای آن را به سمت مسجد

ادامه مطلب»

چشم همه به سمت پرچم بود

بریده اسلمی: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مردم خیبر را محاصره کرد و این محاصره آنقدر طول کشید تا اینکه برای تأمین آذوقه دچار مشکل شدیم. رسول خدا پرچم را به دست عمربن‌خطاب داد و عده‌ای هم با او همراه شدند. وقتی با اهل خیبر روبه‌رو شدند، عمر و یارانش شکست خوردند

ادامه مطلب»

تا پیروز نشود، برنمی‌گردد

جابر بن عبدالله انصاری: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، ابوبکر را با پرچم سفیدش به همراه جمعی از مهاجران برای فتح خیبر فرستاد، اما در حالی برگشت که یارانش را سرزنش می‌کرد و آنان هم او را سرزنش می‌کردند! سپس پیامبر، عمر را مأمور فتح خیبر کرد و او هم در حالی برگشت

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات