از زبان دشمنان

دوست دارم مذهبم را به تو اعلام کنم

کشف الغمه: احمد بن حنبل وارد کوفه شد. در آنجا محدثی بود که اظهار مذهب امامیه می‌کرد و از احوال احمد پرسید که آیا قصد آن ندارد که به پیش من بیاید؟ گفتند: او به آنچه اظهار می‌کنی معتقد نیست، و پیش تو نخواهد آمد مگر این که ساکت شوی!

ادامه مطلب»

مگر نمی‌دانی که این فرد کیست؟!

امام باقر علیه السلام: دو اَعرابی در حالی که با هم نزاع داشتند نزد عمر آمدند، عمر گفت: ای اباالحسن میان آنها داوری کن. علی علیه السلام بر ضد یکی از آنها رأی صادر کرد. فرد محکوم شده به عمر گفت: ای امیرمؤمنان، آیا این فرد میان ما قضاوت می‌کند؟!

ادامه مطلب»

ظلم را از او دور کن

ابن عباس: در یکی از کوچه های مدینه با عمر راه می‌رفتیم که به من گفت: ای ابن عباس، دوست تو -علی- را مظلوم می‌بینم. با خود گفتم: به خدا قسم نمی‌گذارم با این حرف مرا شکست دهد. گفتم: ای عمر، پس ظلم را از او دور کن! دست خود

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات