امان از سوزش جهنم
رسول خدا صلی الله علیه و آله: هرکس دوست داشته باشد که مجاور خدای جلیل در خانهاش باشد و از سوز دوزخش در امان بماند، باید ولایت علی بن أبی طالب را بپذیرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله: هرکس دوست داشته باشد که مجاور خدای جلیل در خانهاش باشد و از سوز دوزخش در امان بماند، باید ولایت علی بن أبی طالب را بپذیرد.
امیرالمؤمنین علیه السلام: از من سؤال کنید پیش از آنکه مرا از دست دهید. مردی گفت: به من بگو در سر و ریش من چند تار مو وجود دارد؟! علی علیه السلام فرمود: در هر تار موی سرت فرشتهای است که تو را لعن میکند، و در هر تار ریشت
سعد بن طَریف از اصبغ بن نُباته نقل میکند: هر کس پیش روی امیرالمؤمنین علیه السلام قرار میگرفت به او می فرمود: ای فلانی آماده باش و برای خود هر چه میخواهی فراهم کن که در فلان روز، فلان ماه و فلان ساعت بیمار میشوی! و همان طور میشد که
خدای عزّوجل: هر کس به من و به پیامبرم ایمان بیاورد و ولایت علی را بپذیرد، او را وارد بهشت میکنم و عملش هر چه میخواهد باشد.
زید بن اَرقَم: علی علیهالسلام مردم را به مسجد فرا خواند و فرمود: دنبال شخصی می گردم که از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنید که می فرمود: «هر کس که من مولای اویم علی مولای اوست، پروردگارا هر کس که با او دوست است دوست بدار و
سلمان فارسی: شخصی به نام جاثلیق که رئیس کلیسایی بود، همراه تعدادی از نصرانیها نزد ابوبکر آمد و در مورد مسائلی سؤال کرد که ابوبکر از پاسخ عاجز شد. عمر گفت: ای نصرانی، دست از این لجاجت بردار وگرنه خونت را مباح میشماریم! رئیس کلیسا گفت: ای فلانی، با کسی
رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: اگر خلایق بر ولایت تو گرد میآمدند، خداوند دوزخ را نمیآفرید، اما تو و شیعیانت در روز قیامت رستگارید.
امیرالمؤمنین علیهالسلام نزد اشعث بن قیس آمد و درگذشت برادر او را که عبدالرحمن نام داشت تسلیت گفت. امیرالمؤمنین به او گفت، اگر جزع و فزع کنی تو حق خویشاوندی را به جا آورده ای و اگر صبر کنی حق خداوند را ادا کرده ای. چرا که اگر تو صبر
عبدالله بن ابی رافع: نزد امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر شدم که رو به ابو موسی اشعری کرده بود و فرمود: به کتاب خدا حکم کن و از آن فراتر نرو. وقتی پشت کرد علی علیه السلام فرمود: گویی او را میبینم که فریب خورده است. گفتم: ای امیرالمؤمنین با این
عمر خطاب: در مسجد النبی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم، آن حضرت نماز ظهر را با مردم اقامه کرده و به محراب خویش تکیه کرد در حالی که مانند ماه کامل میدرخشید. در حالی که یاران وی پیرامونش بودند، نگاهی به آسمان انداخت و مدتی طولانی