امامت و ولایت

چرا امیرالمؤمنین(ع) از حق خود گذشت؟!

جابر بن عبدالله انصاری: به امام باقر علیه‌السلام عرض کردم: ای پسر رسول خدا(ص)، گروهی معتقدند که خدای تبارک و تعالی امامت را در نسل حسن(ع) و حسین(ع) قرار داده است. ایشان پاسخ داد: به خدا قسم دروغ گفتند! مگر نشنیده‌اند که خدای متعال فرموده است: «وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقیَةً

ادامه مطلب»

داغ بهترین پدر دنیا را دیده‌ام

محمود بن لَبید: وقتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رحلت کرد، فاطمه علیهاسلام همیشه بر سر قبور شهدا می‌رفت و بر سر قبر حمزه(ع) گریه می‌کرد. روزی، سر قبر حمزه(ع) رفتم و او را آنجا در حال گریه دیدم. صبر کردم تا آرام گرفت، بعد نزدیک رفتم و سلام دادم و گفتم:

ادامه مطلب»

با این حساب، همه مردم هلاک شده‌اند!

شدّاد بن اوس: وقتی جنگ جمل اتفاق افتاد، با خودم گفتم: نه با علی(ع) می‌مانم و نه ضد او. نصف روز را نجنگیدم. شب شد و خدا در دلم انداخت که همراه علی(ع) شوم. به همراه او جنگیدم تا کار به پایان رسید. بعد عازم مدینه شدم و پیش اُمّ

ادامه مطلب»

زمین خالی از عالِم اخبار غیبی نمی‌شود

امام حسین علیه‌السلام: به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسیدم در حالی که ایشان در فکر فرو رفته بود و غمگین بود. عرض کردم: یا رسول الله، چرا فکرتان مشغول است؟ فرمود: جبرئیل پیش من آمد و گفت: ای پیامبر، خدای علیّ اعلی به تو سلام می‌دهد و می‌گوید: دوره نبوّتت

ادامه مطلب»

رحم می‌کنم حتی اگر آدم‌های خوبی نباشند

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: یقیناً هر کس از پیشوایی غیر از امامی که از جانب ما باشد اطاعت کند، عذاب خواهم داد، حتی اگر آن شخص ذاتاً انسان خوبی باشد. من به همه کسانی که از امام عادل ما اطاعت کرده‌اند، رحم می‌کنم

ادامه مطلب»

علت بارش باران

حذیفة بن یمان: روزی بعد از اقامه نماز با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، به ما فرمود: ای یاران من، شما را به ترس از خدا و عمل به فرمانش سفارش می‌کنم، زیرا هرکس به آن عمل کند رستگار، بهره‌مند و پیروز می‌شود و هر کس ترکش کند پشیمان خواهد شد. پس،

ادامه مطلب»

از تنهایی می‌ترسم

عمّار یاسر: وقتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حال احتضار بود، علی علیه‌السلام را خواست و زمان زیادی طول کشید تا به صورت پنهانی، گفتنی‌های محرمانه را به او بگوید. بعد فرمود: ای علی، تو جانشین و وارث من هستی. خداوند علم و فهم من را به تو عطا کرده است.

ادامه مطلب»

راحتم کن که همه دوستانم را بردی

عمّار بن یاسر: در یکی از جنگ‌های رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همراه ایشان بودم. علی علیه‌السلام پرچم‌داران سپاه دشمن را کشت و جمع آنان را از هم پاشید و عمروبن عبدالله جمحی و شیبة بن نافع را هم به قتل رساند. پیش رسول خدا(ص) آمدم و گفتم: یا رسول الله، واقعا

ادامه مطلب»

خوش به حال دوستان و وای به حال دشمنان‌

عبد قیس: در جنگ جمل، علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) آمد و وسط دو سپاه ایستاد در حالی که کجاوه عایشه را مردان بنی‌ضبه احاطه کرده بودند. فرمود: طلحه و زبیر کجا هستند؟ زبیر از صف سپاه بیرون آمد و تا نزدیک علی علیه‌السلام جلو رفت. امیرالمؤمنین(ع) به او فرمود: ای زبیر، چه انگیزه‌ای

ادامه مطلب»

چشمم به نور آنها افتاد

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: وقتی به معراج رفتم و به سدرة المنتهی رسیدم، خداوند جلّ و جلاله به من فرمود: ای محمّد! هر پیامبری که فرستاده‌ام، پس از مرگش، جانشین او کارهای او را بر عهده می‌گیرد. بنابراین، علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) را امام و جانشین بعد از خودت قرار بده، چون من شما

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات