امامت و ولایت

هفت سؤال مهم جوان یهودی

امام صادق علیه‌السلام: پس از ابوبکر، مردم با عمر بیعت کردند، مردی جوان که یهودی بود نزد او به مسجدالحرام رفت و در حالی که مردم عمَر را احاطه کرده بودند، به او سلام داد و گفت: یا امیرالمؤمنین! مرا به آگاه‌ترین فرد به خدا و رسول او و کتاب

ادامه مطلب»

والیان امر در شب قدر

امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب به ابن عباس: هر سال یک شب قدر دارد و در آن شب امر یک سال مقدّر می‌شود و برای آن امر پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله والیانی قرار داده شده است. ابن عباس عرض کرد: ایشان چه کسانی هستند؟ فرمود: من و

ادامه مطلب»

حدیث ثقلین در بیان امام حسین(ع)

امام حسین علیه‌السلام: از امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره مصداق عترت در جمله «إنّی مُخَلِّفٌ فیکُم الثَّقَلَین کِتابَ الله و عِترَتی» که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است سؤال شد؛ فرمود: من هستم و حسن و حسین و نُه امام از صُلب حسین. نهمین آنان مهدی و

ادامه مطلب»

مژده‌ای که منجر به سجده شکر شد!

ربیع بن یونس: از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: سرورم، داستان سجده شکری که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به جا آورد، چه بود و برای چه بود؟ فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله، علی علیه‌السلام را به مأموریتی فرستاد و او پس از رنج زیاد، بسیار خوب از عهده کار برآمد.

ادامه مطلب»

می‌خواهم آشکارا بگویی!

عبدالله بن ابی اوفی: وقتی خیبر فتح شد، به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: در خیبر راهبی زندگی می‌کند که بیش از صد سال عمر دارد و عالم به تورات است. او را به حضور پیامبر اکرم آوردند؛ رسول خدا به او فرمود: به من راست

ادامه مطلب»

وصیتی به نجیبِ اهل بیت

امام صادق علیه‌السلام: خدای عزّوجل قبل از رسیدن زمان رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله نامه‌ای سر به مُهر بر او نازل کرد و فرمود: ای محمّد، این نامه وصیّت تو به نجیب اهل بیت توست! فرمود: ای جبرئیل، نجیب اهل بیت من کیست؟ گفت: علی بن ابی طالب

ادامه مطلب»

انگار که دهانش پر از سنگ شده باشد!

روزی پیامبر صلی الله علیه و آله  به صحابه خود فرمود: کدام یک از شما تمام عمر را روزه می‌گیرد و شب‌ها را به احیا می‌گذراند و قرآن را ختم می‌کند؟ سلمان عرض کرد: من، یا رسول الله. آنگاه یکی از حاضران به خشم آمد و گفت: سلمان مردی از

ادامه مطلب»

مسجدی که بنا نمی‌شد!

امام صادق یا امام باقر علیهما السلام: گروهی خواستند در ساحل عدن مسجدی بسازند، هر وقت آن را می‌ساختند فرو می‌ریخت. نزد ابوبکر آمدند، گفت: دوباره بسازید. آنان نیز محکم‌تر ساختند، ولی باز فرو ریخت. دوباره ساختند. مردم را خطاب قرار دادند و قسم دادند که هر کس می‌داند بگوید

ادامه مطلب»

کسی شغل قبلی مغیره را نمی‌دانست

مغیره بن شعبه نزد امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمد در حالی که ایشان در محراب نماز می‌خواند. به او سلام داد ولی امام پاسخ نداد. مغیره گفت: ای امیرالمؤمنین به تو سلام دادم چرا پاسخم را نمی‌دهی؟ انگار مرا نمی‌شناسی! امیرالمؤمنین فرمود: به خدا قسم می‌شناسمت، انگار که از تو بوی ریسیدن

ادامه مطلب»

او شما را گمراه نمی‌کند

پیامبر صلی الله علیه و آله: هرکس دوست داشته باشد مانند من زندگی کند و مانند من بمیرد و در بهشت جاویدانی اقامت گزیند که پروردگارم عزّوجل مرا به آن وعده داده، همان بهشتی که خداوند نهال درختان آن را با دست خود کاشته، باید ولایت علی بن أبی طالب

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات