امامت و ولایت

کینه‌های دلِ مردم آشکار می‌شود

زید بن ارقم: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام فرمود: تو سرور اوصیا هستی و دو پسرت هم سرور جوانان اهل بهشت هستند. خدای عزّوجلّ از نسل حسین(ع) نُه امام را بیرون می‌آورد. وقتی من بمیرم، کینه‌های دلِ این مردم بر تو آشکار می‌شود و مانع رسیدن به حقّت می‌شوند

ادامه مطلب»

مشغول وصله زدن به کفش است

ابوهریره: در محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودم که آیه «إنَّما أنتَ مُنذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ»{تو فقط هشداردهنده‌ای و برای هر قومی رهبری است.}(رعد/7) نازل شده بود و آن حضرت برای ما قرائت کرد و فرمود: آن«منذر» من هستم. آیا می‌دانید «هادی» کیست؟ عرض کردیم: نه، نمی‌دانیم یا رسول الله.

ادامه مطلب»

واقعا که مطلب عجیبی بیان کردید!

انس بن مالک: من و ابوذر و سلمان و زید بن ثابت و زید بن ارقم، پیش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودیم که حسن و حسین علیهماالسّلام وارد شدند. پیامبر(ص) ایشان را بوسید. ابوذر هم بلند شد و خودش را به آن دو رساند و دستشان را بوسید و پیش ما

ادامه مطلب»

خورشید و ماه و فرقدین

سلمان فارسی: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خطبه‌ای به ما فرمود: ای مردم، به زودی از بین شما خواهم رفت. شما را درباره خاندانم سفارش به خیر می‌کنم، مبادا بدعت‌گذاری کنید. زیرا هر بدعتی مساوی با گمراهی است و جایگاه هر گمراهی به همراه صاحبش در آتش است. ای مردم، بعد

ادامه مطلب»

لحظات پایانی عمر ابن عباس

عطاء [بن ابی رباح]: با حدود سی نفر از بزرگان طائف، پیش عبدالله بن عباس در طائف رفتیم. او بیمار بود، همان بیماری که با آن فوت کرد، و بسیار ضعیف و ناتوان شده بود. به او سلام کردیم و نشستیم. به من گفت: ای عطا، این جماعت که هستند؟

ادامه مطلب»

تا به حال این اسم‌ها را نشنیده‌ام

ابن عباس: به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسیدم. دیدم که حسن(ع) بر روی شانه و حسین(ع) روی زانوی ایشان بودند و آن حضرت ایشان را غرق بوسه کرد و فرمود: خدایا، با دوستان‌شان دوست و با دشمنان‌شان دشمن باش! بعد فرمود: ای ابن عباس، می‌بینم روزی را که موی سفیدش

ادامه مطلب»

من هنوز زنده‌ام و شما این‌طور رفتار می‌کنید؟!

عبدالوهاب ثقفی: امام جعفر صادق علیه‌السلام به حُمران [بن اعین] نگاه کرد، به گریه افتاد و فرمود: ای حمران، از مردم تعجب می‌کنم که در مورد سخنان رسول خدا(ص) چگونه غفلت و فراموش کردند یا خود را به فراموشی زدند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله زمانی که در بستر بیماری افتاد، مردم

ادامه مطلب»

می‌خواهند نور خدا را خاموش کنند

سُلَیم بن قیس:علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام فرمود: روزی با مردی برخورد کردم که به من گفت: «محمّد مثل درخت خرمایی است که در خاکروبه روییده باشد!». پیش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رفتم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم. پیامبر(ص) عصبانی شد و بالای منبر رفت. انصار، وقتی عصبانیت پیامبر(ص) را دیدند دست

ادامه مطلب»

از آن دو نفر راستگوتر و نیکوکارتر هستی

سُلَیم بن قیس: مهاجرین و انصار در حال گفت‌وگو و فخرفروشی به مناقب و فضایل خود بودند که علی علیه‌السلام، به طلحه فرمود: ای طلحه، زمانی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله استخوان کتف(1) طلب کرد تا در آن چیزی نوشته شود که امّت، بعد از او دچار گمراهی و اختلاف نشوند

ادامه مطلب»

انواع راویان حدیث

سلیم بن قیس هلالی: به علی علیه‌السلام عرض کردم: من از سلمان، مقداد و ابوذر چیزهایی از تفسیر قرآن و روایاتی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیده‌ام که با چیزی که در اختیار مردم است، فرق می‌کند. از شما هم چیزهای زیادی از تفسیر قرآن و احادیث پیامبر(ص) در دست مردم

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات