علم

پس چه کسی مرا می‌کشد؟!

امام صادق علیه السلام: علی علیه السلام دستور داد نام کسانی را که وارد کوفه می‌شوند برای او بنویسند. افرادی این کار را انجام دادند و اسامی وارد صفحه‌ای شد. حضرت آن را خواند. وقتی به اسم ابن ملجم رسید انگشتش را بر روی اسمش گذاشت و دوبار گفت: خدا

ادامه مطلب»

این سخنان کُفر است

امیرالمؤمنین علیه‌السلام به همراه تعدادی از صحابه در مسجد نشسته بود. آن ها به حضرت گفتند: ای امیرالمؤمنین با ما سخن بگو. حضرت فرمود: وای بر شما، سخن من بر شما سخت و دشوار است و جز عالِمان آن را نمی فهمند. گفتند: باید برای ما سخن بگویی. فرمود: با

ادامه مطلب»

ده هزار، نه کمتر و نه بیشتر

ابن عباس: در حالی که در ذی قار همراه امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودم، پسرش حسن علیه السلام را به کوفه فرستاد تا از اهالی آن برای جنگ با ناکثین بصره، یاری بگیرد. به من فرمود: ای ابن عباس، امروز پسرم حسن می‌آید و ده هزار سوار و پیاده همراه او است،

ادامه مطلب»

از چهره‌اش به درونش پی بردم

امام محمد باقر علیه السلام: در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه بود، زنی آمد و علیه شوهرش یاری خواست. علی علیه السلام در قضاوت حق را به شوهر داد و  زن خشمگین شد. گفت: به خدا که قضاوتت به حق و با مساوات نبود، در میان مردم

ادامه مطلب»

این را به این خضاب می‌کنی

امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی که عبد الرحمن بن ملجم لعنه الله با ایشان بیعت کرد به او فرمود: به خدا قسم که تو به بیعت من وفا نمی‌کنی و این را به این خضاب می‌کنی، با دست به سر و محاسنش اشاره کرد.

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات