علم

این سخنان کُفر است

امیرالمؤمنین علیه‌السلام به همراه تعدادی از صحابه در مسجد نشسته بود. آن ها به حضرت گفتند: ای امیرالمؤمنین با ما سخن بگو. حضرت فرمود: وای بر شما، سخن من بر شما سخت و دشوار است و جز عالِمان آن را نمی فهمند. گفتند: باید برای ما سخن بگویی. فرمود: با

ادامه مطلب»

ده هزار، نه کمتر و نه بیشتر

ابن عباس: در حالی که در ذی قار همراه امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودم، پسرش حسن علیه السلام را به کوفه فرستاد تا از اهالی آن برای جنگ با ناکثین بصره، یاری بگیرد. به من فرمود: ای ابن عباس، امروز پسرم حسن می‌آید و ده هزار سوار و پیاده همراه او است،

ادامه مطلب»

از چهره‌اش به درونش پی بردم

امام محمد باقر علیه السلام: در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه بود، زنی آمد و علیه شوهرش یاری خواست. علی علیه السلام در قضاوت حق را به شوهر داد و  زن خشمگین شد. گفت: به خدا که قضاوتت به حق و با مساوات نبود، در میان مردم

ادامه مطلب»

این را به این خضاب می‌کنی

امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی که عبد الرحمن بن ملجم لعنه الله با ایشان بیعت کرد به او فرمود: به خدا قسم که تو به بیعت من وفا نمی‌کنی و این را به این خضاب می‌کنی، با دست به سر و محاسنش اشاره کرد.

ادامه مطلب»

مسجدی که بنا نمی‌شد!

امام صادق یا امام باقر علیهما السلام: گروهی خواستند در ساحل عدن مسجدی بسازند، هر وقت آن را می‌ساختند فرو می‌ریخت. نزد ابوبکر آمدند، گفت: دوباره بسازید. آنان نیز محکم‌تر ساختند، ولی باز فرو ریخت. دوباره ساختند. مردم را خطاب قرار دادند و قسم دادند که هر کس می‌داند بگوید

ادامه مطلب»

کسی شغل قبلی مغیره را نمی‌دانست

مغیره بن شعبه نزد امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمد در حالی که ایشان در محراب نماز می‌خواند. به او سلام داد ولی امام پاسخ نداد. مغیره گفت: ای امیرالمؤمنین به تو سلام دادم چرا پاسخم را نمی‌دهی؟ انگار مرا نمی‌شناسی! امیرالمؤمنین فرمود: به خدا قسم می‌شناسمت، انگار که از تو بوی ریسیدن

ادامه مطلب»

اسم پدرت را اشتباه گفتی!

معاویة بن جریر حضرمی: علی علیه السلام در حال بازدید از سپاهیان بود. ابن ملجم نزد او آمد. ایشان از اسم و نسبش پرسید و [او به گونه‌ای پاسخ داد که]  به کسی غیر از پدرش منتهی شد! امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: دروغ گفتی! [او نیز گفته خود را اصلاح کرد

ادامه مطلب»

تو علم غیب داری؟!

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در وصف حمله مغول: آنان را می‌بینم که با چهره‌هایی مانند سپرهای چکش خورده، لباس‌هایی از دیباج و حریر پوشیده‌اند و اسب‌های اصیل را یدک می‌کشند. آن‌چنان کشتار و خونریزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می‌کنند و فراریان از اسیرشدگان کمترند. یکی از اصحاب گفت:

ادامه مطلب»

این امّت به دور معاویه جمع می‌شوند

مینا غلام عبدالرحمن بن عوف: علی علیه السلام سر و صدایی از سپاه شنید و گفت: چه شده است؟ گفتند: معاویه مرده است. گفت: هرگز، قسم به کسی که جانم در دست اوست هلاک نخواهد شد تا این که این امّت گرد او جمع شوند. گفتند: پس برای چه با

ادامه مطلب»

ستارگان علم اخترشناسی

دهقانی ایرانی، علی علیه‌السلام را از روانه شدن به سوی خوارج برحذر داشت و به حضرت گفته بود: بدان که طالع ستارگان نحس شده و منحوسان سعید شده و سعیدان منحوس شده‌اند. مرّیخ در صورت فلکی ثور تاثیر گذاشته و دو ستاره در صورت فلکی تو مختلف شده‌اند. برای تو

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات