امام باقر علیهالسلام: هنگامی که جبرئیل در حجّةالوداع با اعلان امر علی بن ابی طالب علیهالسلام بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله نازل شد و آیه «یا أیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَیکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاس»{ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه میدارد}(مائده/67) را ابلاغ نمود، رسول خدا سه روز صبر کرد تا اینکه به جُحفه رسید، ولی دست علی علیهالسلام را از ترس واکنش مردم بالا نبرد.
وقتی در روز غدیر، در جحفه و به مکانی به نام «مَهیَعه» رسید، ندای «نماز جماعت» سر داد. مردم گرد آمدند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله به ایشان فرمود: چه کسی مقدمتر از خودتان به شماست؟ مردم با صدای بلند گفتند: خدا و رسول او. سپس و برای بار دوم سؤال خود را تکرار کرد که باز هم گفتند: خدا و رسول او. بار سوم نیز همین سؤال را پرسید و آنها گفتند: خدا و رسول او. آنگاه دست علی علیهالسلام را بلند کرد و فرمود: هر کس من مولای اویم، حالا علی مولای اوست. و سپس دعا فرمود: خداوندا، دوستدارش را دوست بدار و با دشمنش دشمن باش. یاری کن هر کس که یاریاش کند و خوار و ذلیل کن هر کس که رهایش کند. زیرا او از من است و من از او. او برای من منزلتی مانند هارون نسبت به موسی دارد، با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد بود.