ابن عباس: در حالی که در ذی قار همراه امیرالمؤمنین علیهالسلام بودم، پسرش حسن علیه السلام را به کوفه فرستاد تا از اهالی آن برای جنگ با ناکثین بصره، یاری بگیرد. به من فرمود: ای ابن عباس، امروز پسرم حسن میآید و ده هزار سوار و پیاده همراه او است، نه یکی کمتر و نه یکی بیشتر! وقتی حسن علیه السلام سربازان را آورد تنها چیزی که برایم مهم بود این بود که تعداد سربازان چند نفر است؟! به من گفت: ده هزار سوار و پیاده، نه یکی کمتر و نه یکی بیشتر. دانستم که این علم از ابوابی است که رسول الله صلی الله علیه و آله به او آموخته است.