امام صادق علیهالسلام: علی علیهالسلام خدمتکاری به اسم قنبر داشت و او حضرت را بسیار دوست می داشت، به گونهای که هنگامی که علی علیهالسلام بیرون می رفت او با شمشیر پشت سر ایشان از حضرت محافظت می کرد. علی علیهالسلام شبی او را دید و فرمود: ای قنبر تو را چه شده است؟ گفت: آمده ام تا پشت سرتان بیایم، ای امیرالمؤمنین، مردم چنانند که میبینید، نسبت به شما می ترسم! حضرت فرمود: وای بر تو! آیا از اهل آسمان مرا محافظت می کنی یا از اهل زمین؟ گفت: البته که از اهل زمین. فرمود: زمینیان نمی توانند برای من کاری انجام دهند مگر به اذن خداوند از آسمان، پس برگرد. قنبر نیز بازگشت.