ابن عباس: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: خداوند پنج چیز به من و پنج چیز هم به علی علیهالسلام داد! 1- به من «جوامع الکلِم» را بخشید و به علی «جوامع العلم» را عطا کرد؛ 2- مرا نبی کرد و او را وصی قرار داد؛ 3- «کوثر» را به من و «سلسبیل» را به او عطا کرد؛ 4- وحی را به من و الهام را به او داد؛ 5- مرا به معراج برد و درهای آسمانها و حجابها برای او باز شد، به طوری که یکدیگر را دیدیم.
سپس رسول خدا گریه کرد، به او عرض کردم: یا رسول الله، چه چیزی شما را به گریه انداخت؟ فرمود: ای ابن عباس، اولین سخنی که پروردگارم به من گفت این بود: ای محمّد! به زیرپایت نگاه کن. اطاعت کردم و دیدم که حجابها از بین رفت و درهای آسمان باز شد و علی(ع) را دیدم و با او گفتوگو کردم و خداوند هم با من سخن گفت.
به پیامبر خدا گفتم: یا رسول الله، خداوند درباره چه چیزی با تو سخن گفت؟ فرمود: خداوند گفت: ای محمّد، بعد از تو، علی را وصی، وزیر و جانشینت قرار دادم. این امر را به او بگو، او صدای تو را میشنود! من هم به علی گفتم و علی در پاسخ به من گفت: قبول کردم و اطاعت میکنم. بعد، خداوند به فرشتگان دستور داد که این مناسبت را به یکدیگر تبریک بگویند. همه فرشتگان به من هم تبریک گفتند و عرض کردند: ای محمّد! قسم به خداوند، وقتی خدای عزّوجل پسر عمویت را به جانشینی تو انتخاب کرد، همه فرشتگان شادمان شدند! ملائکه حامل عرش را دیدم که سرهای آنها رو به پایین بود، گفتم: ای جبرئیل، چرا حاملان عرش سر به زیر هستند؟ جبرئیل پاسخ داد: ای محمّد، اجازه دیدن علی علیهالسلام فقط در این ساعت به آنها داده شده است.
وقتی به زمین فرود آمدم، ماجرای آن شب را برای علی تعریف کردم و فهمیدم او تمام اتفاقات آن شب را میداند!
ابن عباس در ادامه روایت گفت: ای پیامبر خدا، به من وصیتی کنید. ایشان فرمود: تو را به دوست داشتن علی بن أبی طالب سفارش میکنم! قسم به خدایی که مرا به نبوت مبعوث کرد، خداوند قبل از پذیرفتن اعمال نیک درباره محبّت علی علیهالسلام سؤال میکند. هر کس با ولایت او بمیرد، تمام اعمال او پذیرفته میشود و اگر کسی ولایت او را نپذیرد و از دنیا برود، چیزی از عمل او پذیرفته نمیشود و دستور داده میشود او را در آتش بیاندازند.
ای پسر عباس! به خدا قسم، خشم آتش جهنم بر دشمن علی(ع) شدیدتر از خشم بر کسی است که به فرزنددار بودن خدا اعتقاد دارد!
ای پسر عباس، اگر فرشتگان مقرّب و پیامبران با علیبنأبیطالب دشمن بشوند، حتماً خداوند آنها را عذاب خواهد کرد و عبادتهای آنها بیاثر خواهد بود.
عرض کردم: یا رسول الله، آیا کسی با او دشمنی میکند؟ فرمود: بله، گروهی ادعا میکنند از امت من هستند ولی بویی از اسلام نبردهاند. از نشانههای دشمنی آنها با علی علیهالسلام آن است که کسی را بر او برتری میدهند که پایینتر از اوست. قسم به خدای متعال، من از تمام پیامبران و علی علیهالسلام از همه جانشینان برتر و بالاتر است.
ابن عباس ادامه میدهد: من همیشه با علی علیهالسلام همان طوری بودم که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دستور داده بود. آن حضرت مرا به نماز و محبت علی علیهالسلام سفارش کرده بود و بزرگترین کار نیکی که از من سر زد هم همینها بود. مدتها از این ماجرا گذشت و پیامبر در بستر مرگ افتاد. به او عرض کردم: پدر و مادرم فدای تو ای پیامبر خدا، وقت مرگ شما سر رسیده، در این لحظات چه دستوری به من میدهید؟ پیامبر فرمود: با کسی که مخالف علی(ع) است، مخالفت کن و یاور و دوستدار آنها نباش! عرض کردم: یا رسول الله، چرا به مردم دستور نمیدهید که با او مخالفت نکنند؟ آن حضرت گریه کرد و فرمود: این مورد از مسائلی است که قطعا رخ خواهد داد و در علم خداوند ثبت شده است. به خدا قسم، هر کس با او مخالفت کند و منکر حقش باشد، قبل از مرگش خداوند نعمتها را از او میگیرد. ای پسر عباس، اگر خواستی خدا از تو راضی باشد، راه علی بن أبی طالب را دنبال کن و به هر جهتی متمایل شد، تو هم به آن سمت متمایل شو، و به رهبری او راضی باش و با دشمنش دشمن و با دوستدارش دوست باش! ای پسر عباس، مراقب باش تا هیچ شکی درباره علی(ع) نداشته باشی، چرا که شک درباره علی(ع) کفر به خدای متعال است.