ابن عباس: رسول خدا صلی الله علیه و آله دست من و دست امیرمؤمنان علی بن أبی طالب علیه السّلام را گرفت و ما را به بالای کوه «ثبیر» برد، چند رکعت نماز خواند و سپس دستان خود را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، موسی بن عمران از تو درخواست نمود و اینک من، محمّد، پیامبر تو از تو میخواهم که سینهام را برایم گشاده داری و کارم را برایم آسان گردانی و گره از زبانم بگشایی تا سخنم را دریابند، و برای من وزیری از خاندانم قرار ده، علی بن أبی طالب برادرم، پشت مرا به او استوار دار و او را شریک کار من گردان». سپس صدای یک منادی را شنیدم که ندا در داد و گفت: ای احمد، خواستهات برآورده شد. آنگاه پیامبر به امیرمؤمنان فرمود: ای ابالحسن، دست به سوی آسمان بردار و هرچه میخواهی از پروردگارت بخواه که به تو عطا میفرماید. پس آن حضرت دست به آسمان برداشت و گفت: «خداوندا، برای من نزد خودت عهدی قرار ده و نزد خود محبتی برای من قرار ده». پس خداوند بر پیامبر خود چنین نازل فرمود: «إنَّ الَّذینَ ءامَنواْ وَ عَمِلواْ الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدًّا»{کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان محبتی [در دلها] قرار می دهد}(مریم/96). سپس پیامبر صلی الله علیه و آله آن را بر اصحابش تلاوت فرمود که بسیار شگفتزده شدند. آنگاه پیامبر فرمود: از چه تعجّب میکنید؟! قرآن چهار رُبع است که یک ربع آن اختصاصاً درباره ما اهل بیت نازل شده است، و یک رُبع آن درباره دشمنان ما نازل شده و یک رُبع آن درباره حلال و حرام و رُبع دیگر درباره فرایض و احکام است، و خداوند عالیترین آیات قرآن را درباره علی بن أبی طالب علیه السّلام نازل فرموده است.