اصبغ بن نباته: امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بر مردم خطبه می خواند و میفرمود: قبل از اینکه مرا از دست بدهید از من سؤال کنید، به خدا قسم، هر چیزی از گذشته و حال از من بپرسید شما را از آن باخبر میکنم.
آنگاه سعد بن ابی وقاص بلند شد و گفت: ای امیرالمؤمنین به من بگو در سر و ریشم چند مو وجود دارد؟ امام علیهالسلام به او فرمود: به خدا قسم، چیزی از من پرسیدی که دوستم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرموده بود تو آن را خواهی پرسید. ای سعد، در سر و ریش تو هر مویی که هست، شیطان در ریشه اش نشسته است. و در خانه تو انسانی پست و فرومایه است که پسرم حسین علیهالسلام را می کشد.
عمربن سعد در آن هنگام – کودکی بود – که در مقابل او راه میرفت.