اصبغ بن نباته: علی علیه السلام به تنهایی از مدینه خارج شد. وقتی هفت روز از رفتنش گذشت پیامبر صلیاللهعلیهوآله در حالی که گریه میکرد فرمود: خدایا، نور چشمم، قوت بدنم، پسرعمویم و برطرفکننده ناراحتیم را برگردان. و بعد از آن، بهشت را برای هر کسی که خبر بازگشت علی(ع) را بیاورد، تضمین کرد. در نتیجه، سوارانی به اطراف رفتند که از بین آنان، فضل بن عباس او را پیدا کرد و به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مژده آمدنش را داد.
پیامبر به استقبال علی علیهالسلام رفت و مدام سمت راست، سمت چپ، سر و بدن مبارک او را بررسی میکرد. به ایشان گفتم: چنان علی(ع) را تفتیش میکنید که انگار در جنگ بوده است!
پیامبر خدا فرمود: جبرئیل(ع) خبر آورده بود که قومی از مشرکان برای جنگ با شما از شام آمدهاند. علی(ع) را به تنهایی به جنگ با آنان بفرست. و بعد، خودِ جبرئیل(ع) با هزار فرشته و میکائیل(ع) با هزار فرشته به همراه علی(ع) روانه شدند و دیدم که عزرائیل(ع) هم در دفاع از جان علی(ع) میجنگید.