ابن عباس: در مکه بودیم که پیامبر صَلی الله و علیهِ و آله دست علی بن ابیطالب علیهالسلام و دست من را گرفت و چهار رکعت نماز خواند. بعد، سر به آسمان برداشت و فرمود: خدایا، پیامبرت موسی بن عمران(ع) از تو حاجت خواست و گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أمْری…»{خدایا، ظرفیتم را برای تحمل مشکلات، بیشتر کن. مأموریتم را برایم آسان کن…}(طه/25-32). حالا من، پیامبر تو، از تو تقاضا دارم و میگویم: «خدایا، ظرفیتم را برای تحمل مشکلات، بیشتر کن. مأموریتم را برایم آسان کن. زبانم را روان کن تا حرفم را خوب بفهمند. یکی از خویشانم را دستیارم کن: همین علی(ع)، برادرم را. پشتم را به او گرم کن و در مأموریتم سهیمش کن».
بعد شنیدم که صدایی میگفت: ای احمد، حاجتت بر آورده شد.