جابر بن عبدالله انصاری: در یکی از راههای مدینه عمار را دیدم. از او درباره رسول الله صلی الله علیه و آله جویا شدم، خبر داد که او در مسجد در میان گروهی از مردم است. وقتی نماز صبح را خواند، نزد ما ماند و ما در همین حال بودیم که خورشید طلوع کرد. علی بن ابی طالب علیه السلام آمد. پیامبر به سوی او برخاست و پیشانیش را بوسید و کنار خود نشاند به طوری که پاهایش با پاهای او تماس یافت، سپس فرمود: ای علی! برخیز و با خورشید سخن بگو که او نیز با تو سخن می گوید! اهل مسجد برخاستند و گفتند: آیا ممکن است خورشید با علی صحبت کند؟! یک نفر گفت: پیوسته مقام پسر عمویش را بالا می برد و نامش را می ستاید.

در این هنگام علی علیه السلام بیرون آمد و به خورشید فرمود: ای آفریده خدا، چگونه صبح کردی؟ گفت: به خیر ای برادر رسول الله، ای اول و ای آخر، ای باطن و ای ظاهر، ای کسی که به همه چیز آگاهی!

علی علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشت. پیامبر لبخندی زد و فرمود: ای علی تو می گویی یا من بگویم؟ فرمود: از زبان شما بهتر است ای رسول الله. پیامبر فرمود: به تو گفت: ای اول، زیرا تو اولین کسی هستی که به خدا ایمان آورد. و گفت: ای آخر، یعنی تو آخرین کسی هستی که مرا در هنگام غسل کردنم می بینی. به تو گفت: ای ظاهر، یعنی تو آخرین کسی هستی که به خزانه اسرار من اطلاع می یابی. به تو گفت: ای باطن، چون تو دربردارنده علم من هستی. و در آخر گفت: آگاه به همه چیز، زیرا خدای تعالی علمی از حلال و حرام، واجبات، احکام، تنزیل و تأویل، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و مشکل نازل نکرد مگر اینکه تو به آن آگاهی، و اگر نبود اینکه گروهی از امّت من در مورد تو چیزی را که مسیحیان در مورد عیسی گفتند، بگویند، در مورد تو سخنی به زبان می آوردم که گروهی خاک پای تو را برای شفاء بر می داشتند!

جابر گفت: وقتی سخن عمار تمام شد سلمان آمد و عمار گفت: و این سلمان همراه ما بود، سلمان نیز همان چیزهایی که عمار گفت را بیان کرد.

متن عربی

کنز جامع الفوائد، تأویل الآیات الظاهره: عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَقِیتُ عَمَّاراً فِی بَعْضِ سِکَکِ الْمَدِینَهِ فَسَأَلْتُهُ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَأَخْبَرَ أَنَّهُ فِی مَسْجِدِهِ فِی مَلَإٍ مِنْ قَوْمِهِ وَ أَنَّهُ لَمَّا صَلَّی الْغَدَاهَ أَقْبَلَ عَلَیْنَا فَبَیْنَا نَحْنُ کَذَلِکَ وَ قَدْ بَزَغَتِ الشَّمْسُ إِذْ أَقْبَلَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام فَقَامَ إِلَیْهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ أَجْلَسَهُ إِلَی جَنْبِهِ حَتَّی مَسَّتْ رُکْبَتَاهُ رُکْبَتَیْهِ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ قُمْ لِلشَّمْسِ فَکَلِّمْهَا فَإِنَّهَا تُکَلِّمُکَ فَقَامَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ وَ قَالُوا أَ تَرَی عَیْنَ الشَّمْسِ تُکَلِّمُ عَلِیّاً وَ قَالَ بَعْضٌ لَا زَالَ یَرْفَعُ حَسِیسَهَ ابْنِ عَمِّهِ وَ یُنَوِّهُ بِاسْمِهِ إِذْ خَرَجَ عَلِیٌّ علیه السلام فَقَالَ لِلشَّمْسِ کَیْفَ أَصْبَحْتَ یَا خَلْقَ اللَّهِ فَقَالَتْ بِخَیْرٍ یَا أَخَا رَسُولِ اللَّهِ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ فَرَجَعَ عَلِیٌّ علیه السلام إِلَی النَّبِیِّ فَتَبَسَّمَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ یَا عَلِیُّ تُخْبِرُنِی أَوْ أُخْبِرُکَ فَقَالَ مِنْکَ أَحْسَنُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله أَمَّا قَوْلُهَا لَکَ یَا أَوَّلُ فَأَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ قَوْلُهَا یَا آخِرُ فَأَنْتَ آخِرُ مَنْ یُعَایِنُنِی عَلَی مَغْسَلِی وَ قَوْلُهَا یَا ظَاهِرُ فَأَنْتَ آخِرُ مَنْ یَظْهَرُ عَلَی مَخْزُونِ سِرِّی وَ قَوْلُهَا یَا بَاطِنُ فَأَنْتَ الْمُسْتَبْطِنُ لِعِلْمِی وَ أَمَّا الْعَلِیمُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ فَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی عِلْماً مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَرَائِضِ وَ الْأَحْکَامِ التَّنْزِیلِ وَ التَّأْوِیلِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ وَ الْمُحْکَمِ وَ الْمُتَشَابِهِ وَ الْمُشْکِلِ إِلَّا وَ أَنْتَ بِهِ عَلِیمٌ فَلَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیکَ طَائِفَهٌ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارَی فِی عِیسَی لَقُلْتُ فِیکَ مَقَالًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَسْتَشْفُونَ بِهِ قَالَ جَابِرٌ فَلَمَّا فَرَغَ عَمَّارٌ مِنْ حَدِیثِهِ أَقْبَلَ سَلْمَانُ فَقَالَ عَمَّارٌ وَ هَذَا سَلْمَانُ کَانَ مَعَنَا فَحَدَّثَنِی سَلْمَانُ کَمَا حَدَّثَنِی عَمَّار.

منابع
image_pdf
بحارالانوار/17/181/41
کنز جامع الفوائد/نسخه خطی – البرهان/287/4

مجالس
0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

دسترسی سریع

دسته بندی روایات