جابر بن عبدالله انصاری: در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که یک عرب پریشان حال و ژولیده احوال بر ما وارد گشت که جامههای کهنه و پاره بر تن داشت و فقر از رخسارش میبارید. وقتی وارد شد و سلام داد، این ابیات را خواند:
– در حالی نزد تو آمدهام که دخترم پیاپی میگریست و مادرش از دیدن وضع کودکش وحشت زده بود
– با یک خواهر و دو دختر و مادری سالخورده، نزدیک است از نداری، عقل خود را از دست بدهم
– من دچار فقر و ذلّت و تنگدستی گشتهام و چیزی در خانه نداریم که کام را تلخ یا شیرین کنم
– چارهای نبود جز اینکه به تو روی آوریم، و مگر مردم جز به پیامبران به کسی پناه میبرند؟!
چون رسول خدا کلام وی را شنید به سختی گریست سپس به صحابه خود فرمود: ای جماعت مسلمان، خداوند پاداش را به سوی شما فرستاده است و پاداش خدا خانههای بهشتی است که با خانه ابراهیم خلیل علیهالسلام برابری میکند. کدام یک از شما با این فقر همدردی نموده و کمکی به وی میکند؟!
از کسی پاسخی شنیده نشد در حالی که علی بن ابی طالب علیهالسلام در گوشهای از مسجد، پیوسته مشغول نماز نافله بود. علی علیهالسلام به آن مرد عرب اشاره کرد که نزد وی برود و آنگاه انگشت خود را که انگشتری در آن بود به سویش دراز کرد و مرد آن را از انگشت وی بیرون آورده و پس از درود بر رسول خدا در حالی که این ابیات را میخواند، بیرون شد:
– تو سروری هستی که امید میرود خداوند به دست او دین را در دنیا به پا دارد
– پنج تن در میان تمام خلق باشند که جملگی در میان مردم فرخنده پی باشند و آن پنج تن شمایید.
در این هنگام جبرئیل بر پیامبر نازل شد و ندا داد: السلام علیک یا رسول الله. پروردگارت تو را سلام میرساند و میفرماید بخوان: «إنَّما وَلیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ ءامَنواْ الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوٰةَ وَ یُؤْتونَ الزَّکوٰةَ وَ هُمْ راکِعونَ، وَ مَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسولَهُ وَ الَّذینَ ءامَنواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبون»{ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند؛ همان کسانی که نماز به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. و هرکس خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آوردهاند ولیّ خود بداند [پیروز است، چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند.}(مائده/55-56)
آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله بر پا ایستاد و فرمود: ای مسلمانان، کدام یک از شما امروز کار خیری انجام داده که خداوند او را ولیّ هرکه ایمان آورده قرار داده است؟ گفتند: یا رسول الله، جز پسر عمویت علی بن ابی طالب کسی از ما کار خیری انجام نداده است. او انگشتری خود را در حال نماز به یک نیازمند صدقه داد. رسول خدا فرمود: خانههای بهشت از آنِ پسر عمویم علی بن ابی طالب گردید. سپس آیه را برایشان خواند. آن روز مردم نیز به آن مرد عرب صدقه دادند و او در حالی که این ابیات را میگفت، آنجا را ترک کرد:
– من دوستدار آن پنج تنم که سورههای قرآن در حقّشان نازل گردید
– سورههای طه و هل أتی، پس آنها را بخوانید تا از ماجرا آگاه شوید
– و پس از آن دو، سورههای «طواسین» و «حوامیم» و «زمّر»
– من دوستدار آنان هستم و دشمن آنکه آنها را انکار کند و کفر بورزد.