ابن عباس: رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمود: شبی که به معراج رفتم، وارد بهشت شدم و در آنجا نوری را مشاهده کردم؛ به جبرئیل گفتم: این چه نوری بود که دیدم؟ گفت: ای محمّد این نه نور خورشید است و نه نور ماه، بلکه کنیزی از کنیزان علی بن أبی طالب علیهالسلام بود که از قصر خود بیرون آمد و نگاهی به شما کرد و خندید و این نور از دهان او خارج شد؛ او همچنان در بهشت به گردش میپردازد تا اینکه با امیرالمؤمنین ملاقات کند.