دهقانی ایرانی، علی علیهالسلام را از روانه شدن به سوی خوارج برحذر داشت و به حضرت گفته بود: بدان که طالع ستارگان نحس شده و منحوسان سعید شده و سعیدان منحوس شدهاند. مرّیخ در صورت فلکی ثور تاثیر گذاشته و دو ستاره در صورت فلکی تو مختلف شدهاند. برای تو جای جنگ نیست! امیرالمؤمنین علیهالسلام در پاسخ چنین فرمود:
آیا تو هستی که اتفاقات را اداره و حوادث را برای من حتمی میکنی و در دقایق و ساعات آنها را همراه میکنی؟! سراری چیست؟ زَراری چیست؟ اندازه شعار المدبّرات چقدر است؟!
دهقان گفت: به اصطرلاب نگاه میکنم و به تو خبر می دهم!
حضرت به او گفت: آیا میدانی دیشب در صورت فلکی میزان چه رخ داده است؟! و صورت فلکی سرطان با کدام ستاره اختلاف یافته است؟! چه آفتی در زبرقان وارد شده است؟!
گفت: نه نمیدانم!
امیرالمؤمنین علیهالسلام ادامه داد: آیا میدانی که سلطنت دیشب در چین از خانهای به خانه دیگر منتقل شده است؟! و صورت فلکی ماچین دگرگون شدهه است؟! و دریاچه ساوه خشک شده است؟! و دریاچه حشرمه طغیان کرده است؟! و باب الصخره در کشتی او قطع شده است؟!
آیا میدانی پادشاه روم از رومیان شکست خورده و برادرش جای او را گرفته است؟! و کنگرههای طلا از قسطنطنیه بزرگ فرو ریخته است؟!
آیا میدانی دیوار سرانَدیل سقوط کرده است؟! و دیندار یهودیان در گذشته است؟! و مورچگان در وادی النمل به هیجان آمدهاند؟! آیا میدانی هفتاد هزار عالَم سعادت یافته است و در هر عالم، هفتاد هزار به دنیا میآید و شب همین مقدار میمیرند؟!
دهقان گفت: نه نمیدانم.
امام گفت: آیا تو شهب الخرس ستارگان را میشناسی؟! و این که خورشید شعلههایی دارد که همراه نور میتابند و در سپیده دم پنهان میشوند؟!
گفت: نه نمیدانم.
علی علیهالسلام گفت: آیا آن دو ستارهای که به خاطر حیله و نیرنگ طلوع میکنند و به خاطر مصیبتی غروب میکنند را میشناسی؟! آن دو، طلوع و غروب کردند و قابیل هابیل را کشت و فقط برای نابودی دنیا آشکار میشوند.
دهقان باز هم گفت: نه نمیدانم.
امام گفت: پس حالا که راههای آسمان را نمیشناسی در مورد نزدیک از تو سؤال میکنم! به من بگو در زیر سم راست و چپ اسب من چه چیز سودمند و زیان آوری وجود دارد؟!
دهقان گفت: اطلاع من در علم زمینی کمتر از علم آسمانی است.
ایشان نیز دستور داد تا زیر سم راست اسبش را بکنند. گنجی از طلا بیرون آمد! سپس دستور داد تا زیر سم چپ را بکنند که یک مار افعی بیرون آمد و از گردن دهقان آویزان شد. فریاد زد: ای مولای من، امان بده.
گفت: امان میدهم به شرط ایمان.
دهقان گفت: رکوع و سجده طولانی بر تو میکنم.
حضرت فرمود: حرف خوب و درست شنیدی، پس تو هم حرف خوب و درست بگو: برای خدا سجده کن و همراه من نسبت به خدا فروتنی کن. سپس گفت: ای سمرسَقیل، ما ستارگان علم اخترشناسی و بزرگان علم فلک هستیم و این علم را کسی جز ما و خانوادهای در هند نمیداند.