وقتی خبر آن چه بسر بن أرطاة در یمن انجام داده بود به امیرالمؤمنین علیهالسلام رسید، فرمود: خدایا، بُسر دین خود را به دنیایش فروخته است، پس عقلش را از او بگیر. بسر زنده ماند تا این که دیوانه شد، به صورتی که شمشیری از چوب داشت و با آن بازی میکرد تا این که مُرد.