پیشگویی

نه همراه تو هستم و نه علیه تو

هرثمه بن سُلَیم: همراه علی علیه السلام به سمت صفین حرکت کردیم. وقتی به کربلا رسید، نماز را با ما خواند. بعد از سلام نماز، با دستش از خاک کربلا برداشت و بویید و فرمود: وای بر تو ای خاک! از تو گروهی محشور می‌شوند که بدون حساب وارد بهشت

ادامه مطلب»

به سمت کرخه می‌روم

امیرالمؤمنین علیه السلام: اگر مرد مورد اعتمادی می‌یافتم اموالی را همراه او به مدائن برای شیعیان می‌فرستادم. مردی از صحابه با خود گفت: نزد امیرالمؤمنین علیه السلام می‌آیم و می‌گویم: من آن را می‌برم، و او به من اعتماد می‌کند. وقتی اموال را از او گرفتم راه کرخه را در

ادامه مطلب»

«عین»ی که بر «عین» ظلم می‌کند

حذیفه بن یمان در زمان عثمان به علی علیه السلام گفت: آن چه را که در حرّه به من گفتی به یاد آوردم. به خدا قسم معنا و تفسیر حرفت را تا امشب نفهمیده بودم که گفتی: «ای حذیفه، آن زمان که «عین»ها بر «عین» ظلم کنند تو چه می‌کنی؟!»

ادامه مطلب»

وای بر آن‌ها از دست شما و وای بر شما از آن‌ها

سعد بن وهب: زمانی که علی علیه السلام به سوی صفین می‌رفت، نزد ایشان فرستاده شدم. در کربلا نزد او رسیدم و دیدم که با دستش اشاره می‌کند و می‌گوید: این‌جاست، این‌جاست! مردی به او گفت: چیست ای امیر المؤمنین؟ فرمود: کاروانی از آل محمد صلی الله علیه و آله

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات