عمر بن خطاب

اصحاب کهف جواب سلام چه کسانی را می‌دهند؟

شریک بن عبدالله: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله امام علی، ابوبکر و عمر را نزد اصحاب کهف فرستاد و فرمود: نزد آن‌ها بروید و سلام مرا به ایشان برسانید. وقتی از نزد آن حضرت بیرون آمدند، ابوبکر به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: آیا می‌دانی آن‌ها کجا هستند؟ فرمود: رسول خدا هیچ‌گاه ما را

ادامه مطلب»

یکی‌یکی شمردم تا به سیصد و شصت رسیدم

ابن عباس: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، علی علیه‌السلام را صدا زد و فرمود: بنشین اینجا و مراقب در باش که امروز کسی وارد اینجا نشود، زیرا گروهی از فرشتگان خدا از پروردگارشان اجازه گرفته‌اند که امروز تا شب با من گفت‌وگو کنند. سپس علی بن أبی طالب(ع) کنار در نشست. عمر

ادامه مطلب»

چشم خدا، به تو افتاد و دست خدا تو را زد!

اصمعی: مردی که سرش دچار شکستگی بود به شکایت از علی علیه‌السلام پیش عمر خطاب آمد. علی علیه‌السلام فرمود: او را در حالی دیدم که در حرم خدا به زنان مسلمان نگاه می‌کرد. عمر به آن مرد گفت: برو و دست از شکایت بردار، چون که چشمی از چشمان خدا

ادامه مطلب»

هرکس دوست ندارد، به طرف شام برود!

حذیفة بن أسید غفاری: زمانی که صحابه پیامبر به مدینه آمدند، خانه نداشتند و به همین دلیل، در مسجد می‌خوابیدند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به ایشان فرمود: در مسجد نخوابید، زیرا ممکن است در آن محتلم شوید. در نتیجه، آنها خانه‌هایی در اطراف مسجد ساختند و درهای آن را به سمت مسجد

ادامه مطلب»

به آزار منافقان اهمیت نده

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: زمانی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مسجد خود را در مدینه ساخت و درِ خانه خود را رو به سمت آن قرار داد و مهاجران و انصار هم  درِ خانه‌های خود را به سمت مسجد قرار دادند، خدای عزّوجل خواست که پیامبر و خاندان بزرگوارش را به وسیله فضیلتی

ادامه مطلب»

اشعار حَسّان بن ثابت در روز جنگ خیبر

ابوسعید خُدری: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله عمر را به سمت خیبر فرستاد، ولی او و همراهانش شکست خوردند، در نتیجه، در حالی که به همراهانش «ترسو» می‌گفت و آنها هم او را متهم به ترس و بزدلی می‌کردند، پیش پیامبر اکرم برگشت. این اتفاق، پیامبر را بسیار ناراحت کرد و شب را

ادامه مطلب»

فرماندهی را دوست نداشتم!

عمر خطاب: قبل از جنگ خیبر فرماندهی را دوست نداشتم، اما آن روز به امید دعوت به آن، خود را مشتاق نشان دادم. ولی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله علی‌بن‌أبی‌طالب علیه‌السلام را صدا زد و پرچم را به او داد و فرمود: برو و به کاری جز این مشغول نباش تا اینکه

ادامه مطلب»

چشم همه به سمت پرچم بود

بریده اسلمی: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مردم خیبر را محاصره کرد و این محاصره آنقدر طول کشید تا اینکه برای تأمین آذوقه دچار مشکل شدیم. رسول خدا پرچم را به دست عمربن‌خطاب داد و عده‌ای هم با او همراه شدند. وقتی با اهل خیبر روبه‌رو شدند، عمر و یارانش شکست خوردند

ادامه مطلب»

تا پیروز نشود، برنمی‌گردد

جابر بن عبدالله انصاری: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، ابوبکر را با پرچم سفیدش به همراه جمعی از مهاجران برای فتح خیبر فرستاد، اما در حالی برگشت که یارانش را سرزنش می‌کرد و آنان هم او را سرزنش می‌کردند! سپس پیامبر، عمر را مأمور فتح خیبر کرد و او هم در حالی برگشت

ادامه مطلب»

او اهل حمله است و اهل فرار نیست

ابوهریره: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله ابوبکر را به سمت قلعه خیبر فرستاد، اما او نتوانست آن را فتح کند. سپس عمر را فرستاد ولی به دست او هم فتح نشد. بعد از آن، پیامبر فرمود: فردا پرچم را به مردی می‌سپارم که اهل حمله است و اهل فرار نیست، خدا و

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات