خوارج

واجبی که به آن عمل نشد

ابوهارون عبدی: من مثل خوارج فکر می‌کردم و نظر دیگری را قبول نداشتم تا اینکه در مجلس ابوسعید خُدری حاضر شدم و شنیدم که گفت: پنج کار به مردم فرمان داده شده که به چهار مورد آن عمل کردند و یکی از آن‌ها را رها کردند. مردی از او پرسید:

ادامه مطلب»

عبرت، برای کسی که خواهان بصیرت باشد

امیرالمؤمنین علیه السلام در حالی که برای جنگ با خوارج می‌رفت فرمود: می‌ترسم که حرفی بزنید و عمل را رها کنید، وگرنه شما را باخبر می‌کردم که خدا در مورد کسانی که با این قوم بجنگند و آگاه به گمراهی آنان باشند، به پیامبرش چه گفته است. [ولی این را

ادامه مطلب»

یا او دروغ‌گو است و یا دلیلی از طرف پروردگارش دارد

جندب بن عبدالله ازدی: همراه علی علیه السلام جنگ جمل و صفین را دیدم و در جنگ با کسانی که با آن‌ها جنگیدم تردید نکردم، تا این که به نهروان رفتم و در جنگ با آن قوم، دچار تردید شدم. با خود گفتم: قاریان و برگزیدگانمان را می‌کشیم، کار بزرگی

ادامه مطلب»

به خدا تو مرا دوست نداری و من هم تو را دوست ندارم

امام محمد باقر علیه السلام: روزی در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد نشسته بود و اصحابش گرد او بودند، مردی از شیعیانش آمد و گفت: خدا می‌داند که من پنهانی به محبت تو اقرار می‌کنم همان طور که آشکارا به محبت تو اقرار می‌کنم. و تو را پنهانی

ادامه مطلب»

به خدا قسم از شما ده نفر هم کشته نمی‌شود!

سنن أبو داود از ابومَخلَد: علی علیه السلام در مورد خوارج به اصحابش فرمود: به خدا قسم از شما ده نفر کشته نمی‌شود و از آن‌ها ده نفر جان به در نمی‌برد. و در روایتی دیگر آمده است: از آن‌ها ده نفر جان به در نمی‌برد و از ما ده

ادامه مطلب»

بر روی هر کشته یک نی بیانداز

یزید بن رویم: علی علیه السلام در روز جنگ نهروان فرمود: امروز چهار هزار نفر از خوارج کشته می‌شوند و یکی از آن‌ها «ذوالثدیّه» است. وقتی خوارج را نابود کرد و خواست ذوالثدیّه را پیدا کند، او را دنبال کردم. به من دستور داد برای او چهار هزار نی بِبُرم.

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات