چشم درد

اشعار حَسّان بن ثابت در روز جنگ خیبر

ابوسعید خُدری: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله عمر را به سمت خیبر فرستاد، ولی او و همراهانش شکست خوردند، در نتیجه، در حالی که به همراهانش «ترسو» می‌گفت و آنها هم او را متهم به ترس و بزدلی می‌کردند، پیش پیامبر اکرم برگشت. این اتفاق، پیامبر را بسیار ناراحت کرد و شب را

ادامه مطلب»

از گرما و سرما ناراحت نمی‌شوم

عبدالرحمن بن أبی لیلی: پدرم با علی علیه‌السلام شب‌نشینی داشت و با هم گفت‌وگو می‌کردند. علی علیه‌السلام لباس‌های تابستانی را در زمستان و پوشش زمستانی را در تابستان می‌پوشید. به پدرم گفتند کاش در این باره از او سؤال می‌کردی! پدرم از آن حضرت پرسید و ایشان پاسخ داد: رسول

ادامه مطلب»

چه کسی پرچمدار اسلام خواهد شد؟

سهل بن سعد: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز جنگ خیبر فرمود: فردا پرچم را به مردی خواهم داد که خدا خیبر را به دست او فتح خواهد کرد، کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند. آن شب مردم در این

ادامه مطلب»

چشم همه به سمت پرچم بود

بریده اسلمی: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مردم خیبر را محاصره کرد و این محاصره آنقدر طول کشید تا اینکه برای تأمین آذوقه دچار مشکل شدیم. رسول خدا پرچم را به دست عمربن‌خطاب داد و عده‌ای هم با او همراه شدند. وقتی با اهل خیبر روبه‌رو شدند، عمر و یارانش شکست خوردند

ادامه مطلب»

او اهل حمله است و اهل فرار نیست

ابوهریره: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله ابوبکر را به سمت قلعه خیبر فرستاد، اما او نتوانست آن را فتح کند. سپس عمر را فرستاد ولی به دست او هم فتح نشد. بعد از آن، پیامبر فرمود: فردا پرچم را به مردی می‌سپارم که اهل حمله است و اهل فرار نیست، خدا و

ادامه مطلب»

با خیال راحت، تا فردا منتظر شدیم

بریده اسلمی: در غزوه خیبر حضور داشتیم که پرچم را ابوبکر به دست گرفت و عازم فتح قلعه شد، اما ناکام ماند و خیبر به دست او باز نشد. فردای آن روز عمر پرچم را گرفت و ناکام برگشت. بعد از او، عثمان آن را گرفت و دروازه خیبر به

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات