ابورافع: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، فرزندان عبدالمطلّب را در شعب ابی‌طالب دور هم جمع کرد که تعدادشان در آن روز، به چهل نفر می‌رسید. علی علیه‌السلام هم ران گوسفندی را برای پذیرایی از ایشان بار گذاشت و آبگوشتی درست کرد. بعد، مقداری نان خُرد کرد و آبگوشت روی آن ریخت و ترید
سُلَیم بن قیس: علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام فرمود: روزی با مردی برخورد کردم که به من گفت: «محمّد مثل درخت خرمایی است که در خاکروبه روییده باشد!». پیش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رفتم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم. پیامبر(ص) عصبانی شد و بالای منبر رفت. انصار، وقتی عصبانیت پیامبر(ص) را دیدند
امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: من خلیفه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و وزیر و وارث او هستم. من برادر، وصی و حبیب رسول خدا هستم. من برگزیده رسول خدا و همنشین او هستم. من پسر عموی رسول خدا، داماد و پدر فرزندان او هستم. من سیّد اوصیا و وصیّ سید انبیا هستم. من
اباصلت هروی: روزی مأمون به امام رضا علیه السّلام عرض کرد: یا أباالحسن، به من بگویید چرا جدّتان امیرالمؤمنین تقسیم‌کننده‌ی بهشت و جهنم است و چگونه آن را تقسیم می‌کند؟ این موضوع فکر مرا بسیار به خود مشغول کرده است. امام رضا علیه السّلام به او فرمود: ای مأمون مگر
