عبدالله بن ابی اوفی: وقتی خیبر فتح شد، به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: در خیبر راهبی زندگی میکند که بیش از صد سال عمر دارد و عالم به تورات است. او را به حضور پیامبر اکرم آوردند؛ رسول خدا به او فرمود: به من راست
از معجزات امیرالمؤمنین علیهالسلام این است که میثم تمار برده زنی از بنی اسد بود. حضرت او را خرید و آزاد کرد و فرمود: اسمت چیست؟ گفت: سالم. فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داد که نامی که پدرت برایت گذاشته است در عجم میثم
جَریر: هنگامی که حجّاج به قدرت رسید، کمیل بن زیاد را خواست و او از دستش فرار کرد. حجاج قوم و قبیله آن ها را از حقوق حکومت محروم ساخت. هنگامی که کمیل اوضاع را این گونه دید گفت: من پیرمرد سالخوردهای هستم، عمرم به سر آمده، شایسته نیست که
ابن عباس: قومی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمده و گفتند: ای محمّد، عیسی بن مریم مرده را زنده می-کرد، پس تو هم مردگان را برای ما زنده کن! پیامبر به ایشان فرمود: چه کسی را؟ گفتند: فلان شخص که به تازگی در گذشته است. پیامبر، علی بن
ابوسعید تیمی معروف به عقیصا: در مسیر حرکت علی علیه السلام به شام(=صفین) همراه ایشان بودیم، تا این که بیرون کوفه در کنار یک آبادی رسیدیم. مردم دچار عطش شدند و به آب نیاز پیدا کردند. علی علیه السلام ما را برد تا به صخرهای دندانهدار در روی زمینی که