عوف بن طلحه

سراغ فلانی برو و اسبت را بگیر

ثابت بن أفلج: نیمه شب اسبم را گم کردم. به در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام آمدم. وقتی به در رسیدم قنبر بیرون آمد و به من گفت: ای ابن أفلج، به سراغ عوف بن طلحه سعدی اسبت برو و اسبت را از او بگیر.

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات