عمار یاسر

از تنهایی می‌ترسم

عمّار یاسر: وقتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حال احتضار بود، علی علیه‌السلام را خواست و زمان زیادی طول کشید تا به صورت پنهانی، گفتنی‌های محرمانه را به او بگوید. بعد فرمود: ای علی، تو جانشین و وارث من هستی. خداوند علم و فهم من را به تو عطا کرده است.

ادامه مطلب»

راحتم کن که همه دوستانم را بردی

عمّار بن یاسر: در یکی از جنگ‌های رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همراه ایشان بودم. علی علیه‌السلام پرچم‌داران سپاه دشمن را کشت و جمع آنان را از هم پاشید و عمروبن عبدالله جمحی و شیبة بن نافع را هم به قتل رساند. پیش رسول خدا(ص) آمدم و گفتم: یا رسول الله، واقعا

ادامه مطلب»

چقدر مردم به علی(ع) دروغ می‌بندند!

مسعدة بن صدقه: به امام صادق علیه‌السلام گفته شد: مردم نقل می‌کنند که علی علیه‌السلام بر منبر کوفه این‌گونه فرموده است: «ای مردم، شما را دعوت می‌کنند به من دشنام دهید، در این زمان به من دشنام دهید؛ و بعد از آن به اعالم بیزاری از من دعوت می‌شوید، در

ادامه مطلب»

چیزی را باور نکرد بلکه فقط انکار کرد

عمّار یاسر: من و ابوذر غفاری در زیر خیمه‌ای نشسته بودیم که ابن عباس با مردم حرف می‌زد. ابوذر بلند شد و با دست عمود خیمه را زد و سپس گفت: ای مردم، هر کس مرا می‌شناسد، که می‌شناسد ولی هر کس مرا نمی‌شناسد، خودم را معرفی می‌کنم: من جندب

ادامه مطلب»

آیا ممکن است خورشید با علی(ع) صحبت کند؟!

جابر بن عبدالله انصاری: در یکی از راههای مدینه عمار را دیدم. از او درباره رسول الله صلی الله علیه و آله جویا شدم، خبر داد که او در مسجد در میان گروهی از مردم است. وقتی نماز صبح را خواند، نزد ما ماند و ما در همین حال بودیم

ادامه مطلب»

بخشنده انگشتر، مولای شماست

عمار یاسر: علی بن ابی طالب در حال خواندن نافله بود که در حالت رکوع سائلی نزد وی آمد. پس انگشتری خود را در آورد و به سائل داد. سپس نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده و آن حضرت را از موضوع آگاه نمود. آنگاه آیه: «إنَّما

ادامه مطلب»

به خدا قسم، کافر بودن برای ما از این مسلمان شدن بهتر است!

‌امام باقر علیه‌السلام: زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین و عمار بن یاسر را به مکه فرستاد، [بعضی] گفتند: «محمّد این کودک[=علی]  را فرستاده است و اگر دیگری را به مکه می‌فرستاد شایسته‌تر بود، چرا که مردان بزرگ و شجاع بسیاری در اختیار دارد. به خدا سوگند

ادامه مطلب»

با این نشانه، اطاعت این مرد بر شما واجب شد

عمّار یاسر و ابن عباس: علی علیه السلام به ما فرمود: در میان صف‌های مردم بگردید و صدا بزنید آیا کسی هست که با اجبار قبول کرده باشد؟ مردم از هر طرف فریاد زدند: خدایا ما راضی هستیم و اسلام آوردیم و رسول تو و پسر عمویش را اطاعت کردیم.

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات