ظهور منجی

داغ بهترین پدر دنیا را دیده‌ام

محمود بن لَبید: وقتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رحلت کرد، فاطمه علیهاسلام همیشه بر سر قبور شهدا می‌رفت و بر سر قبر حمزه(ع) گریه می‌کرد. روزی، سر قبر حمزه(ع) رفتم و او را آنجا در حال گریه دیدم. صبر کردم تا آرام گرفت، بعد نزدیک رفتم و سلام دادم و گفتم:

ادامه مطلب»

زمین خالی از عالِم اخبار غیبی نمی‌شود

امام حسین علیه‌السلام: به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسیدم در حالی که ایشان در فکر فرو رفته بود و غمگین بود. عرض کردم: یا رسول الله، چرا فکرتان مشغول است؟ فرمود: جبرئیل پیش من آمد و گفت: ای پیامبر، خدای علیّ اعلی به تو سلام می‌دهد و می‌گوید: دوره نبوّتت

ادامه مطلب»

راحتم کن که همه دوستانم را بردی

عمّار بن یاسر: در یکی از جنگ‌های رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همراه ایشان بودم. علی علیه‌السلام پرچم‌داران سپاه دشمن را کشت و جمع آنان را از هم پاشید و عمروبن عبدالله جمحی و شیبة بن نافع را هم به قتل رساند. پیش رسول خدا(ص) آمدم و گفتم: یا رسول الله، واقعا

ادامه مطلب»

مشغول وصله زدن به کفش است

ابوهریره: در محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودم که آیه «إنَّما أنتَ مُنذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ»{تو فقط هشداردهنده‌ای و برای هر قومی رهبری است.}(رعد/7) نازل شده بود و آن حضرت برای ما قرائت کرد و فرمود: آن«منذر» من هستم. آیا می‌دانید «هادی» کیست؟ عرض کردیم: نه، نمی‌دانیم یا رسول الله.

ادامه مطلب»

واقعا که مطلب عجیبی بیان کردید!

انس بن مالک: من و ابوذر و سلمان و زید بن ثابت و زید بن ارقم، پیش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودیم که حسن و حسین علیهماالسّلام وارد شدند. پیامبر(ص) ایشان را بوسید. ابوذر هم بلند شد و خودش را به آن دو رساند و دستشان را بوسید و پیش ما

ادامه مطلب»

خورشید و ماه و فرقدین

سلمان فارسی: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خطبه‌ای به ما فرمود: ای مردم، به زودی از بین شما خواهم رفت. شما را درباره خاندانم سفارش به خیر می‌کنم، مبادا بدعت‌گذاری کنید. زیرا هر بدعتی مساوی با گمراهی است و جایگاه هر گمراهی به همراه صاحبش در آتش است. ای مردم، بعد

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات