شهید

درباره موضوع امامت وحی نازل شده است

اصبغ بن نباته: امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حالی که دست پسرش حسن علیه‌السلام را در دست داشت، پیش ما آمد و فرمود: روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حالی که به همین شکل دست من را گرفته بود فرمود: بهترینِ مردم و سروَر آن‌ها بعد از من، این برادرم است و او

ادامه مطلب»

سبقت از امیرالمؤمنین علیه‌السلام!

امیرمؤمنان علی علیه‌السلام: بدانید که روزی شما را مجبور خواهند کرد که مرا نفرین کنید و نسبت دروغگو به من بدهید؛ هر کس از روی ناچاری و اکراه لعن کرد و خدا بداند که او مجبور بوده است، من و او با هم به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد می‌شویم!

ادامه مطلب»

هر کس در دفاع از ولایت کشته شود، در راه خدا کشته شده است

جابر بن عبدالله انصاری: ‌امام باقر علیه‌السلام درباره معنی «سَبیلِ اللَّهِ» در آیه «وَ لَئِن قُتِلْتُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ أوْ مُتُّم …»{اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید…}(آل عمران/157) فرمود: جابر، آیا می‌دانی «سبیل الله» چیست؟ عرض کردم: نه به خدا، اکنون آن را از شما می‌شنوم! فرمود: «سبیل

ادامه مطلب»

مرگ با شهادت یا مرگ در جاهلیت؟!

امیرالمؤمنین علیه السّلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله دست مرا گرفت و فرمود: هرکس نمازهای پنج‌گانه را پیوسته بخواند سپس در حالی که تو را دوست دارد، بمیرد، شهید از دنیا رفته است، و هرکه در حالی که با تو دشمنی می‌کند بمیرد، بر جاهلیت مرده است و

ادامه مطلب»

عبادت به اندازه رسالت حضرت نوح(ع)

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی، اگر بنده‌ای به اندازه زمان اقامت نوح در قومش خدا را عبادت کند و به اندازه کوه اُحد طلا داشته باشد و آن را در راه خدا انفاق نماید و عمرش چنان طولانی شود که هزار حج به جا آورد

ادامه مطلب»

راشد مبتلا و علم بلایا و منایا

أبو حسان عجلی: دختر راشد هجری را دیدم و به او گفتم: از آنچه که از پدرت شنیدی باخبرم کن. او گفت: از او شنیدم که می گفت: حبیب من امیرالمؤمنین علیه‌السلام به من فرمود: ای راشد، اگر حرام زاده بنی امیه به سوی تو بیاید و دستان و پاها

ادامه مطلب»

خوش به حال خاکی که خون عزیزان بر آن ریخته می‌شود

از امام محمد باقر علیه السلام: علی علیه السلام از کربلا گذر کرد، یارانش او را دیدند در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود و می فرمود: این جا توقفگاه آنان و محل اقامتشان است، این جا محل ریخته شدن خونشان است. خوشا به حال خاکی که خون

ادامه مطلب»

چه چیز باعث شد که چنین حرفی بگوید؟!

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در ذی‌قار در حالی که برای گرفتن بیعت نشسته بود فرمود: از طرف کوفه، هزار مرد -نه یکی بیشتر و نه یکی کمتر- نزد شما می‌آیند و با من تا مرگ بیعت می‌کنند. ابن عباس گفت: مضطرب شدم و ترسیدم که افراد کمتر یا بیشتر از آن باشد

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات