جویریه بن مسهر

امروز در نمازم، از این مرد تقلید می‌کنم

جُویریه بن مُسهِر: همراه علی بن ابی طالب، هنگام عصر، از پل رود الصراه گذر کردیم. فرمود: این زمین عذاب کشیده است و بر هیچ نبی و وصی شایسته نیست در آن نماز بخواند ولی هر کس از شما بخواهد نماز بخواند می‌تواند. مردم در چپ و راست پراکنده شده

ادامه مطلب»

صدای ترسناک بازگشت خورشید

جویریه بن مُسهِر، ابو رافع و حسین بن علی علیهما السلام: وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام در بابل از فرات عبور کرد، خود همراه گروهی که با او بودند نماز عصر را خواند. اما مردم از عبور دادن آن‌ها فارغ نشدند تا این‌که خورشید غروب کرد و اکثراً نماز عصر را

ادامه مطلب»

پیش‌بینی عذاب در سرزمین بابل

جویریه بن مُسهِر: علی علیه السلام شبانه ما را از کربلا به فرات حرکت داد، وقتی به بابل رسیدیم به من گفت: نام این مکان چیست ای جویریه؟ گفتم: این‌جا بابل است ای امیرالمؤمنین. گفت: آیا غیر از این است که بر هیچ نبی و وصی نبی جایز نیست که

ادامه مطلب»

اینجا محل مرگ آن‌هاست

جُویریه بن مُسهِر: وقتی همراه امیرالمؤمنین علیه السلام راهی جنگ صفین شدیم و به بلندی‌های کربلا رسیدیم، ایشان در گوشه‌ای از سپاه ایستاد، به چپ و راست نگاه کرد و اشک ریخت و گفت: به خدا این جا توقفگاه و محل مرگ آن‌ها است. گفته شد: ای امیرالمؤمنین این جا

ادامه مطلب»

به سوی فرد ظالمی برده می‌‌شوی

امیرالمؤمنین علیه السلام به جُوَیریه بن مُسهِر فرمود: به سوی فرد خشن و ظالمی -که خود را منسوب به قومی کرده که از آنان نیست- کشیده و برده می‌‌شوی، دست و پایت را قطع کرده و سپس تو را به صلیب می‌‌کشد. زمان سپری شد تا این که زیاد بن

ادامه مطلب»

امیرالمؤمنین علیه‌السلام جویریه را وصی خود قرار داده است

حبّة بن جوین عُرَنی: جویریه بن مُسهِر عبدی، فردی صالح و دوست راستین علی علیه السلام بود. علی علیه السلام نیز او را دوست می‌داشت. روزی همراه علی علیه السلام می‌رفتیم. برگشت و جویریه را پشت سرش، دورتر دید. صدایش زد: ای جویریه نزد من بیا، آیا نمی‌دانی که من

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات