امام صادق علیه السلام: علی علیه السلام به خاطر نیازی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد در حالی که بیهوش بود و سرش بر بالین جبرئیل قرار گرفته بود و جبرئیل به شکل دحیه کلبی بود. وقتی علی علیه السلام وارد شد جبرئیل به او گفت: سر
رسول خدا صلی الله علیه و آله: وقتی مرا به معراج بردند، به حضور پروردگارم رسیدم که به فاصله دو کمان یا نزدیکتر بود. آنگاه صدایی از جانب پروردگارم شنیدم که: ای محمّد، از میان کسانی که در زمین همراه تو هستند، چه کسی را دوست میداری؟ عرض کردم: پروردگارا،
پیامبر صلی الله علیه و آله: جبرئیل علیه السلام از جانب خدا با برگ سبز آسی نزد من آمد که در آن با رنگی سفید چنین نوشته شده بود: من محبّت علی بن أبی طالب را بر آفریدگانم واجب کردم، پس این را از جانب من ابلاغ کن!
فاطمه علیها السّلام آورده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به راستی که خداوند به شما مباهات کرده و جملگی شما را و علی را اختصاصاً آمرزیده است. من فرستاده خدا به سوی شما هستم، نه بر قوم خود بیم دارم و نه صرفا به خاطر
جبرئیل نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای محمّد، خدای علیّ اعلی تو را سلام میرساند و میگوید: محمّد نبیِّ رحمت من و علی اقامه کننده حُجت من است. هرکس او را دوست بدارد را عذاب نمیکنم هرچند مرا نافرمانی کرده باشد، و بر هرکس که
رسول خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمّد، پروردگارت تو را به حُبّ علی بن أبی طالب علیه السّلام فرمان میدهد و تو را به ولایتش امر میکند.