فرمان خدا به پیامبر(ص)
رسول خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمّد، پروردگارت تو را به حُبّ علی بن أبی طالب علیه السّلام فرمان میدهد و تو را به ولایتش امر میکند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله: بدانید که جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمّد، پروردگارت تو را به حُبّ علی بن أبی طالب علیه السّلام فرمان میدهد و تو را به ولایتش امر میکند.
ابن عباس: شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمود: هرکس خدای متعال را در حالی ملاقات کند که منکر ولایت علی بن أبی طالب علیه السّلام باشد، خدا را در حالی که از او خشمگین است و چیزی از اعمال او را نمیپذیرد دیدار خواهد کرد و هفتاد
امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه: سه کس به خاطر من هلاک خواهند شد: لعنتکننده من، کسی که به آن گوش کند و به آن اقرار کند و آنکه بار این گناه را بر دوش کشد (=او فرمانروای افراطگری است که با لعن من به او نزدیک شوند و در حضور
جابر بن عبدالله انصاری: در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که یک عرب پریشان حال و ژولیده احوال بر ما وارد گشت که جامههای کهنه و پاره بر تن داشت و فقر از رخسارش میبارید. وقتی وارد شد و سلام داد، این ابیات را خواند:
عبدالله بن عباس در حالی که بر لبه چاه زمزم نشسته بود، از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت نقل میکرد. مردی با چهرهای پیچیده با عمامه وارد شد. هر چه ابن عباس «قال رسول الله» میگفت و روایتی نقل می کرد، آن مرد هم «قال رسول الله»
أم سلمه: آیه تطهیر در خانه من و در روزی که نوبت من بود نازل گردید. در آن روز، رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد من بود که علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را طلبید و جبرئیل نیز آمد و جامهای فَدَکی بر روی
از ام سلمه سؤال شد: درباره این شخص (علی علیهالسلام) که مردم در مدح و ذمّ او بسیار گفتهاند چه می-گویی؟ گفت: تو از ستایشگران اویی یا از نکوهشگران وی؟! گفتم: از مادحان اویم. گفت: همینطور است. به خدا سوگند او بر حق بود. نه تغییری در دین داد و