ابوبکر

با این رفتارت مرا آزار نده!

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: در حالی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدم که ابوبکر و عمر نزد ایشان بودند؛ من هم بین آن حضرت و عایشه نشستم. عایشه گفت: برای نشستن جایی جز کنار من یا کنار رسول خدا پیدا نکردی؟! پیامبر اکرم فرمود: ای عایشه تندی نکن و

ادامه مطلب»

روایت شیطان از گردش در طبقات جهنم

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: روزی به همراه قنبر به پشت کوفه رفتم و به او گفتم: آیا آنچه را که من می‌بینم تو هم می‌بینی؟ گفت: خیر، من ناتوانم یا امیرالمؤمنین! به دیگران گفتم: ای یاران، آیا آنچه را من می‌بینم، شما هم می‌بینید؟ گفتند: خیر، ما ناتوانیم یا امیرالمؤمنین. گفتم: سوگند

ادامه مطلب»

تأخیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بازگشت از زیرِ زمین!

ابوسعید خدری: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و گروهی از اصحاب در «أبطح» نشسته بودند؛ پیامبر اسلام مشغول سخن گفتن برای ما بود، ناگهان گردبادی بلند شد و گرد و غبار به راه انداخت و نزدیک ایشان شد. شخصی که در آن بود به حضرت سلام کرد

ادامه مطلب»

توصیه لازم نیست!

ابورافع: زمانی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، [ابلاغ] سوره برائت [در اجتماع مشرکان در مکه] را به ابوبکر سپرد، خداوند به او وحی کرد: «کسی را که چندین بار با او نجوا کرده‌ام رها می‌کنی و کسی را می‌فرستی که با او این کار را نکرده‌ام؟!» پیامبر اکرم هم کسی را

ادامه مطلب»

کسی راستگوتر از اصحاب کهف نیست!

سلمان فارسی: ابوبکر، عمر و عثمان به ملاقات رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رفتند و گفتند: یا رسول الله، چرا همیشه علی را بر ما برتری می‌دهید؟ فرمود: این من نیستم که او را برتری داده‌ام بلکه خدای متعال او را برتری داده است. گفتند: به چه دلیل؟ فرمود: اگر از من

ادامه مطلب»

بلند شو به خورشید سلام کن

جابر بن عبدالله و انس بن مالک: گروهی نزد عمر به بدگویی از علی علیه‌السلام پرداختند. سلمان گفت: عمر، آیا فراموش کردی روزی را که ابوبکر، من و ابوذر نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودیم و ایشان فرشی برای ما پهن کرد و هر یک از ما را در گوشه‌ای نشاند

ادامه مطلب»

اصحاب کهف جواب سلام چه کسانی را می‌دهند؟

شریک بن عبدالله: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله امام علی، ابوبکر و عمر را نزد اصحاب کهف فرستاد و فرمود: نزد آن‌ها بروید و سلام مرا به ایشان برسانید. وقتی از نزد آن حضرت بیرون آمدند، ابوبکر به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: آیا می‌دانی آن‌ها کجا هستند؟ فرمود: رسول خدا هیچ‌گاه ما را

ادامه مطلب»

جامی که تسبیح خدا می‌گفت!

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله با ظرفی از بهشت که میوه‌های بسیاری از میوه‌های بهشت در آن بود فرود آمد و آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله داد، ظرف در دست آن حضرت تسبیح و تکبیر و تهلیل گفت؛ سپس پیامبر آن

ادامه مطلب»

انار بهشتی برای وصی پیامبر(ع)

صعصعة بن صوحان: در مدینه بارانی آمد و سپس آسمان صاف شد. پیامبر به همراه ابوبکر به بیابان‌های مدینه رفت. وقتی از شهر خارج شدند، علی علیه‌السلام را در حال بازگشت دیدند. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: آفرین بر دوست نزدیک من! و بعد این آیه

ادامه مطلب»

فقط پاک‌شدگان اجازه دارند

ابو ایّوب انصاری: پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه من بود. جبرئیل علیه‌السلام با جامی نقره‌ای که زنجیری طلا و آبی از رحیق مختوم در آن بود از آسمان نازل شد و آن را به پیامبر داد و پیامبر هم از آن نوشید. بعد، آن را به علی،

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات