فقط پاکشدگان اجازه دارند
ابو ایّوب انصاری: پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه من بود. جبرئیل علیهالسلام با جامی نقرهای که زنجیری طلا و آبی از رحیق مختوم در آن بود از آسمان نازل شد و آن را به پیامبر داد و پیامبر هم از آن نوشید. بعد، آن را به علی،
ابو ایّوب انصاری: پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه من بود. جبرئیل علیهالسلام با جامی نقرهای که زنجیری طلا و آبی از رحیق مختوم در آن بود از آسمان نازل شد و آن را به پیامبر داد و پیامبر هم از آن نوشید. بعد، آن را به علی،
امام صادق علیهالسلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله و همراهان ایشان به کوه «ذباب» رسیدند و آنجا نشستند. در همین حال، پیامبر سر خود را بلند کرد و ناگهان با اناری آویزان مواجه شد. آن را گرفت و دو نیم کرد. از آن خورد و به علی علیهالسلام
حارث أعور: پیامبر صلیاللهعلیهوآله در میان جمعی از یاران خود بود که فرمود: اکنون علم آدم(ع)، فهم نوح(ع) و حکمت ابراهیم(ع) را به شما نشان میدهم. در همان لحظه، فوراً علی علیهالسلام از راه رسید. ابوبکر عرض کرد: یا رسول الله، آیا یک مرد را با سه پیامبر مقایسه کردی؟!
حذیفة بن أسید غفاری: زمانی که صحابه پیامبر به مدینه آمدند، خانه نداشتند و به همین دلیل، در مسجد میخوابیدند. پیامبر صلیاللهعلیهوآله به ایشان فرمود: در مسجد نخوابید، زیرا ممکن است در آن محتلم شوید. در نتیجه، آنها خانههایی در اطراف مسجد ساختند و درهای آن را به سمت مسجد
بریده اسلمی: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مردم خیبر را محاصره کرد و این محاصره آنقدر طول کشید تا اینکه برای تأمین آذوقه دچار مشکل شدیم. رسول خدا پرچم را به دست عمربنخطاب داد و عدهای هم با او همراه شدند. وقتی با اهل خیبر روبهرو شدند، عمر و یارانش شکست خوردند
جابر بن عبدالله انصاری: پیامبر صلیاللهعلیهوآله، ابوبکر را با پرچم سفیدش به همراه جمعی از مهاجران برای فتح خیبر فرستاد، اما در حالی برگشت که یارانش را سرزنش میکرد و آنان هم او را سرزنش میکردند! سپس پیامبر، عمر را مأمور فتح خیبر کرد و او هم در حالی برگشت
ابوهریره: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ابوبکر را به سمت قلعه خیبر فرستاد، اما او نتوانست آن را فتح کند. سپس عمر را فرستاد ولی به دست او هم فتح نشد. بعد از آن، پیامبر فرمود: فردا پرچم را به مردی میسپارم که اهل حمله است و اهل فرار نیست، خدا و
بریده اسلمی: در غزوه خیبر حضور داشتیم که پرچم را ابوبکر به دست گرفت و عازم فتح قلعه شد، اما ناکام ماند و خیبر به دست او باز نشد. فردای آن روز عمر پرچم را گرفت و ناکام برگشت. بعد از او، عثمان آن را گرفت و دروازه خیبر به
امام صادق علیهالسلام: وقتی آیه تبلیغ درباره ولایت نازل شد، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دستور فرمود تا درختزار غدیرخُم جارو شد و سپس ندای «نماز جماعت» داده شد. سپس فرمود: ای مردم، آیا من مقدمتر از مؤمنان به خودشان نیستم؟ مردم گفتند: بله. پیامبر در پاسخ فرمود: پس، هر کس که
امام صادق علیهالسلام: وقتی دستور ابلاغ ولایت نازل شد و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در غدیرخم فرمود: به علی علیهالسلام به عنوان امیرالمؤمنین سلام دهید، آن دو نفر گفتند: این دستور خدا و رسول اوست؟! پیامبر فرمود: بله، حقیقتاً از جانب خدا و رسول اوست، او امیر مؤمنان و امام متقین