مرگ

دوست دارم یکی از یاران علی(ع) را بکشم!

روزی حجاج بن یوسف ثقفی گفت: دوست دارم شخصی از یاران علی را کشته و با خون او به خدا نزدیک شوم. به او گفته شد: کسی را بهتر از قنبر نمی شناسیم که هم نشینی اش با علی طولانی تر باشد. آنگاه حجاج دستور داد تا او را بیاورند.

ادامه مطلب»

دستور داد گردنش را بزنند

حجاج بن یوسف به قنبر خدمتکار امیرالمؤمنین علیه‌السلام گفت: چه کاری برای علی علیه‌السلام  انجام می‌دادی؟ گفت: آب وضو برایش می‌ریختم. حجاج به او گفت: چه می گفت هنگامی که وضویش را تمام می‌کرد؟ قنبر گفت: این آیه را تلاوت می کرد: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ

ادامه مطلب»

او شما را گمراه نمی‌کند

پیامبر صلی الله علیه و آله: هرکس دوست داشته باشد مانند من زندگی کند و مانند من بمیرد و در بهشت جاویدانی اقامت گزیند که پروردگارم عزّوجل مرا به آن وعده داده، همان بهشتی که خداوند نهال درختان آن را با دست خود کاشته، باید ولایت علی بن أبی طالب

ادامه مطلب»

شرط ورود به خانه پیامبر(ص) در بهشت

پیامبر صلی الله علیه و آله: هرکس خوشحال می‌شود که حیاتی همچون حیات من و مرگی چون مرگ من داشته باشد و به خانه‌ام در بهشت عدن وارد شود که پروردگارم آن را کاشته و به آن فرمود «باش» و «شد»، باید ولایت علی بن أبی طالب را بپذیرد و

ادامه مطلب»

مرگ با شهادت یا مرگ در جاهلیت؟!

امیرالمؤمنین علیه السّلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله دست مرا گرفت و فرمود: هرکس نمازهای پنج‌گانه را پیوسته بخواند سپس در حالی که تو را دوست دارد، بمیرد، شهید از دنیا رفته است، و هرکه در حالی که با تو دشمنی می‌کند بمیرد، بر جاهلیت مرده است و

ادامه مطلب»

بازخواست روز قیامت

رسول خدا صلی الله علیه و آله نگاهی به علی بن أبی طالب علیه السّلام کرد و فرمود: ای علی، هر کس با تو دشمنی کند، خدا او را به مرگ جاهلیت بمیراند و در روز قیامت بابت کردارش وی را بازخواست نماید.

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات