خوش به حال کسی که تو را دوست دارد
پیامبر صلی الله علیه و آله: یا علی، خوشا به حال کسی که تو را دوست میدارد و وای بر کسی که تو را تکذیب نمود و درباره تو دروغ بگوید.
پیامبر صلی الله علیه و آله: یا علی، خوشا به حال کسی که تو را دوست میدارد و وای بر کسی که تو را تکذیب نمود و درباره تو دروغ بگوید.
ابوزبیر مکّی: جابر را دیدم که بر عصایش تکیه زده و در محلّههای انصار و مجالس آنها سر زده و میگفت: علی خیرالبشر است، هرکه نپذیرد کافر است. ای جماعت انصار، فرزندانتان را بر حُبّ علی علیه السّلام تربیت کنید و هرکدامشان نپذیرفت، در کار مادرش نظر کنید.
امیرالمؤمنین علیهالسلام: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم. ایشان فرمود: ای علی، به خدا سوگند من از تو راضی هستم، پروردگارت هم از تو راضی است و هر زن و مرد مؤمنی نیز تا قیام قیامت از تو راضی است. گفتم: یا رسول الله، آیا [غیر مستقیم]،
رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد آیه «ألْقیا فی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفّارٍ عَنید»{هر کافر سرسختی را در جهنّم فروافکنید}(ق/24) فرمود: درباره من و علی بن أبی طالب نازل شد؛ بدین معنی که چون روز قیامت شود، پروردگارم هم من و هم او را شفیع قرار خواهد داد.
امام باقر علیه السّلام درباره آیه «أفَکُلَّما جاءَکُمْ رَسولُ بِما لا تَهْویٰ أنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَریقًا کَذَّبْتُمْ وَ فَریقًا تَقْتُلون»{هرگاه پیامبری چیزی را که خوشایند شما نبود برایتان آورد، کبر ورزیدید؟ گروهی را دروغگو خواندید و گروهی را کشتید}(بقره/87) فرمود: منظور از «بما لا تهوی انفسکم» موالات و دوستی علی علیهالسلام
ابوسعید خُدری گوید: نشانه منافق بودن، دشمنی با علی بن أبی طالب بود. روزی در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه جمعی از مهاجرین و انصار که من هم در میان ایشان بودم، در مسجد بود، علی علیه السّلام وارد شد و از همه عبور
رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود: مردم را در مورد دوست داشتنت ملامت مکن، زیرا محبت تو در زیر عرش اندوخته شده است، هرکسی قادر به دستیابی به محبّت تو نیست، بلکه به اندازه معلوم از آسمان نازل میشود.
پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود: تو از جهتی مانند عیسی علیه السلام میمانی؛ مسیحیان آنقدر او را دوست داشتند تا اینکه به کفر افتادند و یهودیان چنان با او به دشمنی پرداختند که کافر شدند. (تو نیز اینچنین هستی)
امام محمد باقر علیه السلام: روزی در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد نشسته بود و اصحابش گرد او بودند، مردی از شیعیانش آمد و گفت: خدا میداند که من پنهانی به محبت تو اقرار میکنم همان طور که آشکارا به محبت تو اقرار میکنم. و تو را پنهانی
امام صادق علیه السّلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان جمعی از صحابه خود نشسته بود که ناگهان برخاسته و به استقبال جنازهای رفت که توسط چهار حبشی حمل میشد. به آنها فرمود: او را بر زمین بگذارید. سپس چهره او را نمایان ساخت و فرمود: کدامیک