مؤمن

از دایره ایمان خارج شده است

امام باقر علیه‌السلام: ولایت علی بن ابی طالب علیه‌السلام همان ریسمانی است که خداوند در آیه «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا»{همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید}(آل عمران/103) آن را بیان کرده است. هرکس به این ریسمان متوسل شود، مؤمن است و کسی که رهایش کند،

ادامه مطلب»

وعده‌هاى الهى تخلّف‌ناپذير است

امام صادق علیه‌السلام: هر مؤمنی که بمیرد رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه‌السلام با هم بر او وارد می‌شوند؛ پیامبر بالای سر او و امام علی پایین پایش می‌نشیند. رسول خدا سرِ مبارک خود را پایین می‌آورد و به او می‌فرماید: ای دوستدار خدا، به تو

ادامه مطلب»

اگر تمام دنیا را به منافق بدهم…

علی علیه السّلام: به خدا سوگند اگر تمام دنیا را یک‌جا به منافق بدهم، مرا دوست نخواهد داشت، و اگر با این شمشیر بر بینی مؤمن بزنم، باز هم مرا دوست خواهد داشت، زیرا من شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: یا علی، جز مؤمن تو

ادامه مطلب»

هر که بگوید «لاإله إلّا الله» مؤمن است؟

امام باقر علیه السّلام: مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله، آیا هر که بگوید «لاإله إلّا الله» مؤمن است؟ فرمود: دشمنی با ما موجب می‌شود انسان به یهود و نصارا ملحق شود. شما به بهشت وارد نمی‌شوید مگر اینکه مرا دوست

ادامه مطلب»

نه دروغ گفته‌ام و نه به من دروغ گفته شد

علی بن أبی طالب علیه السّلام: سه سال پیش از آنکه کسی با رسول خدا نماز بخواند، من با وی نماز خواندم. ایشان به من قول دادند که جز مؤمن مرا دوست نداشته باشد و جز کافر یا منافق با من دشمنی نورزد. به خدا سوگند نه دروغ گفته‌ام و

ادامه مطلب»

تمام بزرگان عرب، کینه من را در دل دارند

امام باقر علیه السّلام: در حالی که مردان قریش مشغول گفتگو درباره موضوعی بودند، امیرمؤمنان علی بن أبی طالب علیه السّلام سر رسید، و چون او را دیدند، سکوت کردند. این کار آن‌ها بر آن حضرت گران آمد. نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:

ادامه مطلب»

علی(ع) نشانه‌ای برای مردم

خدای عزّوجل: … بدانید که من علی را نشانه‌ای برای مردم قرار داده‌ام، هرکس از او پیروی کند، هدایت یافته و آنکه رهایش سازد، گمراه است. جز مؤمن دوستش نمیدارد و جز منافق با وی دشمنی نمی‌ورزد.

ادامه مطلب»

از خرزهره تلخ‌تر و از عسل شیرین‌تر

در زمان خلافت ابوبکر، شش نفر از قریش نزد ابوسعید خُدری آمده و گفتند: ای ابوسعید، این مرد کیست که چنین سخنان متناقض درباره وی گفته می‌شود؟ گفت: درباره چه کسی می‌پرسید؟ گفتند: درباره علی بن أبی طالب. گفت: شما در مورد مردی از من سؤال می‌کنید که از خرزهره

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات