خانوادگی

مواظب باش که پیمان نشکنی!

امام صادق علیه‌السلام: وقتی سخنرانی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در  غدیر تمام شد، در بین مردم، مردی زیبارو، خوش‌منظر و خوشبو را دید که می‌گفت: به خدا قسم هرگز این چنین روزی ندیده بودم. چه پیمان محکمی را برای ولایت پسرعمویش مورد تأکید قرار می‌دهد! چنان عهد و بیعت محکمی برای

ادامه مطلب»

پیر شده‌ام و چیزی یادم نیست!

مشهور است که علی علیه‌السلام در رُحبه کوفه، به مردم فرمود: شما را به خدا قسم می‌دهم که هر کس شنیده باشد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هنگام بازگشت از حجة‌الوداع فرمود: «هرکس من مولای اویم حالا علی مولای اوست. خداوندا، دوستدار کسی باش که او را دوست داشته باشد و دشمن

ادامه مطلب»

تناقض در رفتار ابوهریره

عمر بن عبدالغفار: وقتی ابوهریره به همراه معاویه به کوفه آمد، شب‌‌ها در دروازه کِنده مجلس داشت و مردم در مجلس او حاضر می‌‌شدند. شبی جوانی از اهل کوفه پیش او آمد و پرسید: ای ابوهریره، به خدا قسمت می‌‌دهم، آیا از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیده‌‌ای که درباره علی علیه‌السلام

ادامه مطلب»

هر که حدیث غدیر را شنید، شهادت بدهد

ابوالطفیل عامر بن واثله: علی علیه‌السلام در حیاط مسجد برای مردم خطبه خواند و فرمود: هر مسلمانی را که شنیده است رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز غدیرخم هنگام خطبه گفتن چه فرمود، به خدا قسم می‌دهم که شهادت دهد. سی نفر از مردم بلند شدند و گواهی دادند که وقتی

ادامه مطلب»

مبادا بعد از من کافر شوید

جابر بن عبدالله انصاری: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله – در حالی که نزدیک‌ترین فرد به آن حضرت بودم – در حجةالوداع در منا فرمود: مبادا پس از من کافر شوید و گردن یکدیگر را بزنید! به خدا قسم اگر چنین کنید، من  در سپاهی هستم که با آن می‌جنگید! سپس به

ادامه مطلب»

خاطره زید بن ارقم از پیامبر(ص)

ابن ابی اوفی: به همراه حصین بن سیره و عمر بن مسلم پیش زید بن ارقم رفتیم. وقتی در مجلس او نشستیم، حصین گفت: ای زید، تو خیر بسیار دیده‌ای! از آنچه از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیده‌ای با ما هم بگو! زید گفت: برادر زاده، به خدا قسم سنّم زیاد

ادامه مطلب»

واجبی که به آن عمل نشد

ابوهارون عبدی: من مثل خوارج فکر می‌کردم و نظر دیگری را قبول نداشتم تا اینکه در مجلس ابوسعید خُدری حاضر شدم و شنیدم که گفت: پنج کار به مردم فرمان داده شده که به چهار مورد آن عمل کردند و یکی از آن‌ها را رها کردند. مردی از او پرسید:

ادامه مطلب»

ما موالی شما هستیم

ریاح بن حارث: در حیاط مسجد النبی در محضر امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودم که گروهی شترسوار آمدند و در آنجا شترهای خود را خواباندند و پیاده به حضور علی علیه‌السلام رسیدند. گفتند: السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاته. ایشان فرمود: شما که هستید؟ پاسخ دادند: بندگان شما یا

ادامه مطلب»

شأن نزول آیات ابتدایی سوره قلم

امام باقر علیه‌السلام: جبرئیل روز جمعه در عرفات بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شد و گفت: ای محمّد، خداوند به تو سلام می‌کند و می‌گوید به اُمّت خود بگو: {امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم}(مائده/3) با ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام.

ادامه مطلب»

می‌خواستند پیامبر(ص) را چشم بزنند!

حسّان جمّال: امام صادق علیه‌السلام را از مدینه به مکه سوار بر شتر بردم. وقتی به مسجد غدیر رسیدیم، به سمت چپ مسجد نگاه کرد و فرمود: آنجا قدمگاه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است که در آن فرمود: «هرکه من مولای اویم، حالا علی مولای اوست». سپس به سمت دیگر نظر

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات