خانوادگی

بالاتر از هر عالِمی، عالِم دیگری وجود دارد

محمّد بن حنفیه: امیرالمؤمنین علیه السّلام مشغول طواف خانه خدا بود و با مردی مواجه شد که پرده‌های کعبه را گرفته بود و می‌گفت: «ای کسی که هیچ صدایی تو را از شنیدن صدای دیگر باز نمی‌دارد! ای آنکه حاجتمندان او را به اشتباه نمی‌اندازند! ای آنکه اصرار نیازمندان تو

ادامه مطلب»

سرنوشت غاصبین خلافت چیست؟

عبدالله بن الحسن بن الحسن: امیرالمؤمنین علیه السّلام روزی در مسجد کوفه بود، وقتی شب شد مردی که لباس‌های سفیدی بر تن داشت از باب الفیل وارد شد. نگهبانان جلو آمدند، امیرالمؤمنین به آن‌ها فرمود: چه می‌خواهید؟ عرض کردند: این مرد را دیدیم که جلو می‌آید و ترسیدیم مبادا شما

ادامه مطلب»

از عمر دنیا چقدر گذشته است؟!

حارث أعور همدانی: در نخیله پیرمردی را با امام علی علیه السّلام دیدم، گفتم: یا امیرالمؤمنین، این شخص کیست؟ گفت: برادرم خضر است، آمده است تا از من درباره اینکه چقدر از عمر دنیا باقی مانده بپرسد و من از او درباره اینکه چقدر از عمر دنیا گذشته پرسیدم و

ادامه مطلب»

جامی که تسبیح خدا می‌گفت!

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله با ظرفی از بهشت که میوه‌های بسیاری از میوه‌های بهشت در آن بود فرود آمد و آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله داد، ظرف در دست آن حضرت تسبیح و تکبیر و تهلیل گفت؛ سپس پیامبر آن

ادامه مطلب»

پیراهن هارون نبی(ع) به وارثش رسید

قنبر: به همراه مولایم علی علیه‌السلام در کناره رود فرات بودیم. آن حضرت پیراهن خود را در آورد و وارد آب شد. ناگهان موجی آمد و پیراهن را با خود برد. در این هنگام ندایی آمد:أباالحسن، به سمت راستت نگاه کن و هرچه می‌بینی بردار! دستمالی سمت راست او دیدم

ادامه مطلب»

به هدیه خدا نگاه کن

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: همراه پیامبر بودم و او حرکت می‌کرد در حالی که او سواره بود و من پیاده. پس از مدتی، برگشت و به من فرمود: أبا الحسن، تو هم سوار شو و گر نه من هم پیاده می‌شوم. عرض کردم: شما سواره باشید و من پیاده می‌آیم. مقدار

ادامه مطلب»

چرا به من انگور نمی‌دهی؟!

عایشه: روزی رسول خدا، علی علیه‌السلام را در دنبال کاری فرستاد. هنگام بازگشت علی، پیامبر در خانه من بود و وقتی علی علیه‌السلام از درِ خانه وارد شد، پیامبر صلی الله علیه و آله بلند شد و از او در وسط خانه استقبال کرد و در آغوشش گرفت. ابری آنان

ادامه مطلب»

انار بهشتی بعد از سعی صفا و مروه

حبیب سیستانی از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌کند: ای حبیب، وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله مکه را فتح کرد، در عبادت خدای عزّوجل و ادای شکر در طواف کعبه، خود را به رنج و زحمت انداخت در حالی که علی علیه‌السلام نیز همراه او بود. وقتی شب

ادامه مطلب»

خدا دستور می‌دهد این بادام را باز کنی

عبدالله بن عباس: رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیار گرسنه شد، به همین دلیل، پیش کعبه آمد و به پرده آن چسبید و گفت: ای پروردگار محمّد، بیش از این محمّد را گرسنه نگه ندار! سپس جبرئیل علیه‌السلام با بادامی نازل شد و گفت: ای محمّد، خدای جلّ

ادامه مطلب»

ظرف خرما جواب سوال را داد

ابن عباس: در جمعی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم و آن حضرت در میان ما بود. متوجه شدیم رسول خدا با چشم خود به آسمان اشاره کرد و وقتی نگاه کردیم، متوجه ابری شدیم که به سوی ما می‌آمد. پیامبر به ابر فرمود: جلو

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات